تولد/آشپزخونه/ مشهد


یه خانمی هست که دو تا بچه داره تو مهد پسرمون و دیده ام که قاطی حرف می زنه: فارسی و آلمانی. ولی دیده بودم که فارسی که حرف می زنه افغانستانیه.

چند روز پیش یه شماره روی یه کاغذ کوچیک نوشته بود و زده بود به قسمت مخصوص پسرمون توی مهد و روش نوشته بود لطفا زنگ بزنین.

منم اومدم و شبش یا فرداش پیام دادم که من مامان فلانیم.

پیام داده به فینگلیش، نوشته تولد دخترم چهارشنبه است و می خواستم دعوتتون کنم. این دلارا ما رو کشت انقدر هی پرسید فلانی میاد یا نه؟

منم گفتم باید بپرسم از گفتاردرمانی پسرمون چون باید اون جلسه رو کنسل کنم.

خلاصه، کنسل کردم و جمعه بهش گفتم که میایم.

میگم چی بخریم برای دخترتون؟ وویس گذاشته که دوست داره یه حیوون داشته از پسر شما یادگاری داشته باشه و به همه بتونه بگه اینو فلانی بهم داده. فکر کنم دلارا عاشق شده .

حالا پسر ما تو خونه اصلا هیچی از دلارا نمی گه. بهش میگم تو با دلارا هم بازی می کنی؟ میگه نه .

حالا خوب شد برای تولدش دعوت کرده به یه جایی که برن پونی سوار بشن. وگرنه اگه خونه شون بود که عمرا پسرمون حاضر میشد بره.

نمی دونم چرا، ولی پسرمون اصلا بازی کردن با  دخترا رو دوست نداره.

--

یکی دو روز پیش دیدم مامان دلارا (که البته خود مامانش هم تلفظش می کنه دلاغا چون بزرگ شده ی اینجاست و کلا فارسیشو هم قاطی حرف می زنه، نمی تونه فقط فارسی صحبت کنه) یه استاتوس واتس اپ گذاشته از یه Schultüte (شول توته که ترجمه ی تحت اللفظیش میشه کیسه ی مدرسه یه مخروط کاغذای یا پارچه ایه که روز اول مدرسه ها، بچه های کلاس اولی با خودشون می برن و توش پر از چیزای شیرینه) و نوشته ی شول توته ی بچه مدرسه ای 2023. فکر کنم کم کم ما هم باید به فکرش بیفتیم.

سرچ کردم کی باید اینو بخریم. اتفاقا یه نفر دیگه هم این سوالو قبلا پرسیده بود (البته؛ تو سال های قبل) توی ماه مارچ و بهش گفته بودن الانا وقتشه دیگه. البته؛ بعضی ها هم گفته بودن بچه های ما توی مهد کودکشون درست کردن با مربی ها و پدر و مادرها.

حالا باید خود شول توته رو سرچ کنم، ببینم چی بخریم. کاغذی داره که 10 12 یوروئه. ولی یادمه مامان نیک میگفت ما نمی دونم همسایه مون یه پارچه ای دوخته و منم می خوام برای دخترمون پارچه ای درست کنم که براش یادگاری بمونه و 50 60 یوروئه.

ولی من نمی دونم مهمه که 50 60 یورو بدیم برای همچین چیزی یا نه. واقعا دلم نمیاد. راستش، فکر هم نمی کنم پسر ما اهل این باشه که بخواد برای خودش یادگاری نگه داره. ولی بازم مطمئن نیستم آخرش چی می خریم.

--

رفتیم آشپزخونه مونو طراحی کنیم. ساعت سه قرار داشتیم با یه آقایی. از سه تا شیش اونجا بودیم. شیش تو بلندگو اعلام کردن می خوایم ببندیم، دیگه گفتیم بقیه اش باشه برای یه دفعه ی دیگه.

فکر می کنم حداقل دو ساعت دیگه هم کار داشته باشیم.

--

آقاهه ازمون پرسید بودجه تون چقدره؟ (باید توی سیستم وارد می کرد) گفتیم فعلا بزن بیست تا. بعد اگه تونستیم، تا سی تا هم اضافه اش می کنیم. گفت خیلی خوبه و وارد کرد و رفتیم سراغ طراحی.

بعد که اومدیم خونه، همسر میگه یه چیزی. من اولش یادم نبود، بعدا هم دیگه روم نشد به طرف بگم. این بیست تا رو با دستگاه های برقیش حساب کرد یا بدون اونا؟

حالا الان نمی دونیم این قیمت شامل فر و گاز و یخچال و ماشین ظرف شویی میشه یا نه. خدا کنه بشه وگرنه ما رومون نمیشه به طرف بگیم آقا ما منظورمون با چیزای برقیش بود؛ نمیخوایم صرفا واسه کمداش بیست هزار پول بی زبونو بدیم .

--

بعد از اینکه میتینگمون تموم شد، آقاهه کلی از پسرمون تعریف کرد که چقدر صبور بود و همکاری کرد. می گفت بعضیا میان اینجا، بچه هاشون خیلی کلافه میشن. برای من اکیه ولی خب پدر و مادراشون خیلی استرس می گیرن.

ما نمی دونستیم قراره سه ساعت اونجا باشیم وگرنه حداقل چهار تا اسباب بازی برای این بچه می بردیم.

از آقاهه فقط براش یه ورق گرفتیم که روش نقاشی بکشه. فکر می کردیم یه ساعت اینا بیشتر نیست.

بعدشم دیدیم دیگه خیلی حوصله اش سر میره، گذاشتیم یه کمی فیلم ببینه. یه مقداریشم خودمون نوبتی گذاشتیم رو زانومون و یه کمی باهاش بازی کردیم.

یکی از مشکلات زندگی کردن تو کشور غریب همینه دیگه. بچه هیشکیو اینجا نداره که بخوای در حد چند ساعت بذاریش اونجا. حالا باز توی روزای کاری شاید بشه بگی مثلا کس دیگه ای از مهد ورش داره. ولی شنبه هر کسی برنامه ی خودشو داره و به دوست و آشنا هم راحت نمیشه سپرد.

--

برای هفته ی بعد حسین اینا رو دعوت کردیم که نپذیرفتن. ولی ریحانه خانم اینا احتمالا برای 5 مارچ میان اینجا که درست قبل از رفتن ما باشه. یه چیزیو میخواد بده ببرم ایران براش.

--

این دفعه رفتم ایران، قراره - ان شاءالله- با مامانم برم مشهد. به ریحانه خانم میگم من چند روز مشهدم. راحت می تونم برسونم به مامانت اینا. میگه من شماره تو میدم به مامانم، دیگه خودت می دونی و مامانم .

میدونم که مامانش دعوت میکنه و از اونام هست که حرف می زنه، نباید بهش نه بگی. حالا نمی دونم چی میشه دیگه. من گفتم بریم مشهد که مامانمو ببرم حرم؛ از طرفی پسرمونم باید براش جای تفریحی پیدا کنم و ببرم؛ حالا مامان ریحانه خانمو هم باید احتمالا برم ببینم.

--

برای اینکه شب کجا بمونیم، با مامان صحبت کردم. گفت میشه خانه ی معلم بگیریم. رفتم تو سایت ببینم چطوری میشه گرفت و اینا، دیدم برای اسفند از الان نمیده. نوشته الان فقط تا پایان دی رو می تونین بگیرین (اون زمان دی ماه بود)!

بعد آلارم گذاشتم که یک اسفند، سر صبح برم که تموم نشده باشه هنوز. شماره پرسنلی مامان و اطلاعاتشو هم گرفتم.

چند هفته پیش، خواهر کوچیک تر زنگ زده، میگه الان فلان جا خالی داره و فلان جا. کدومو می خواین؟!!

میگم من خودم تو سایتشون دیدم که فقط برای همون ماه میداد. من هنوز آلارم گذاشته ام که یه ماه دیگه برم. میگه ولش کن اونا رو. الان میده. اینجا ایرانه، کاراشون معلوم نیست.

بعدم بقیه شو ادامه داد و یه جایی رزرو کرد و خب طبق معمول سایت های ایرانی، درست کار نمی کرد و نمیشد پرداخت انجام بدی. زنگ زده بود، گفته بود همون وقتی که اومدین پولشو بدین.

--

من واقعا نمی دونم همین نوشتن دو تا جمله که شما برای هر تاریخی چه مدت قبل ترش می تونین رزرو کنین چه سختی ای داره که توی سایتشون نمی زنن. خب وقتی آدم تو دی چک می کنه، میگه فقط تا آخر ماه میشه رزرو کرد، این طوری برداشت میشه که هر ماه برای همون ماه باید بگیری دیگه. اگه قانونتون چیز دیگه ایه، خب چرا نمی نویسین؟

همین ننوشتنا تبدیل به کلی کار اضافه میشه. مطمئنا کلی آدم هر روز دارن زنگ می زنن که آقا کی باز می کنین برای فلان تاریخ؟

خب بابا یه قانون بذارین که هم خودتون کارتون راحت بشه، هم مردم.

--

اگه اینجا کسی مشهدی هست و جاهایی که مناسب بچه ی 6 ساله باشه رو بتونه معرفی کنه، خوشحال میشم. ما مشهد زیاد رفته یم ولی خب با بچه ی این سنی نبوده هیچ وقت. این جور جاهاشو بلد نیستم.

البته؛ با این اوصاف، ما یکی دو جا فکر نکنم بیشتر بتونیم بریم ولی خب به هر حال، باید یه جوری باشه که پسرمونم راضی باشه، نگه منو همش بردین جاهایی که خودتون می خواستین.

--

راجع به بزرگ شدن حرف می زنیم. میگه دوست ندارم بزرگ بشم. میگم چرا؟ میگه خب اون وقت دیگه نمی تونم برم مهد کودک، بازی کنم. تازه باید به بچه مم پول بدم!

--

داریم صدای برتر نگاه می کنیم. هی ما میگیم کامیار فلان، بیژن فلان. یه جا می پرسه: کامیونم می تونه؟ (منظورش کامیاره!)


نظرات 15 + ارسال نظر
گندم شنبه 6 اسفند 1401 ساعت 15:07 http://40week.blogfa.com

برای خانه معمل هم در اسفند ،مشهد به همین راحتی نیست مخصوصا اینکه پول هم ندادین اینقدر خوش قول نیستند که نگه دارند . حتما اول اسفند برید تو سایت و ثبت نام کنید خانه معلم سجاد نزدیک پارک ملت هست و به حرم نزدیک نیست ولی جای خوبیه . چند سال قبل اول صبح 1 اسفند رفتم و سایت باز بود و سریع ثبت کردم .

بازم مرسی عزیزم، ممنونم از راهنماییت :).

گندم شنبه 6 اسفند 1401 ساعت 15:03 http://40week.blogfa.com

سلام من ندیدم بقیه کجار و معرفی کردند ولی کارالند هست.
او پارک هم می تونی بری https://www.opark.ir/ رزرو آنلاین هم داره

سلام عزیزم،
مرسی بابت معرفی هات :-*.

مریم.ش پنج‌شنبه 4 اسفند 1401 ساعت 15:19

ببین پسرت چقدر شنا بلده، هرچی بیشتر شنا بلد باشه استخر موج های آبی براش هیجانش کمتر میشه... ولی اگه شنا بلد نیست و آب بازی بیشتر از شنا براش جذابیت داره حتما بهش خوش می گذره... من رفته بودم فقط از شبیه سازی ساحلش خوشم اومد... و فقط صبح تا شب اون تو در حال خوراکی خوردن بودم
من الان دیگه واقعا خود مشهد و حرم برام جذابیت نداره، ولی بازار رضا رو به خاطر عطر و نورهاش و حالت سنتی اش دوست دارم... شاید واسه پسرک جالب بود... چون احساسات هنری داره میگم

فکر می کنم جاهای آبی زیاد نتونم ببرمش. بیشتر به خشکی فکر می کنم .
من تو بازارای دور حرم همه اش حسم اینه که یکی می خواد یه چیزی تو پاچه ام کنه . ولی مطمئنا اونجاها رو باید یه دوری بزنیم. مطمئنم نصف چیزا برای پسرمون جدیده و هی میگه این چیه، اون چیه؟

نکته پنج‌شنبه 4 اسفند 1401 ساعت 13:38

جاهای دیدنی رو به طور کامل دوستان گفتن ..یادمه مدرسه پریزاد و مدرسه دو در داخل حرم برای بچه ها سرگرمیهایی داشتن مث نقاشی با کامپیوتر یا پازل و ....البته مربوط به چند سال قبله قطعا الان امکانات بیشتره اینطوری اگه مامان بخوان بیشتر نو حرم بمونن که معمولا مادرا خیلی علاقمند دعا و زیارتن شما میتونی گل پسرو ببری اونجا که جوصله ش سر نره ...تو سایت استان قدس سرچ کنین اگرچه سرچ توی ایران فایده نداره همونجا از خدام حرم بپرسین بهتره خیلی خیلی التماس دعا

مرسی، مرسی. چقدر جا زیاد شد . ما فکر کنم نهایتا یکی دو تا جا بتونیم بریم.
محتاجیم به دعا عزیزم .

گلی پنج‌شنبه 4 اسفند 1401 ساعت 09:40

سلام معمولی جان،
به عنوان یک مشهدی دقیقا همه مکان هایی که ۲ تا سارا ها بهت پیشنهاد دادن خوبه.
پارک ابی رو هم واقعا پیشنهاد می کنم برین )سه تا هست تو مشهد، پیشنهاد من ولی موج های آبی و یا موجهای خروشانه... هر دوش خوبه....(
از بازی ها هم واقعا تو همه مراکز خرید بزرگ یک نوع بازی خاص برای بچه ها هست: سرزمین عجایب در الماس شرق . تو اینترنت و اینستا چک کن : هلیوم پارک، شهر مشاغل و کلوپ پاندا خوبن در کل...تو اینترنت کلی عکس و فیلم هست.
خوش بگذره بهتون. منم دلم برای مامانم اینا تو مشهد و حس خوب حرم تنگ شده

سلام عزیزم،
مرسی از راهنمایی هات :).
فکر کنم مشهد به تنهایی از کل آلمان بیشتر جا برای تفریح بچه ها داره .
امیدوارم مامانتو زود ببینی و دلتنگیت رفع بشه .

لیلی چهارشنبه 3 اسفند 1401 ساعت 10:31 http://Leiligermany.blogsky.com

ما قبلا که می رفتیم مشهد، موزه می رفتیم پسرها از وسایل جنگی و تمبر خوششون می اومد . البته یکی دوبار هم حرم اومدن و با مهرها و کتاب های دعا خونه سازی کردن خوششون اومده بود.
برادر منم قراره بیان ایران احتمالا با هم بریم مشهد شاید اونجا همو دیدیم

موزه فقط اگه دایناسوری باشه، پسر ما اهلشه ؛-).
ولی این ایده ی خونه درست کردن با کتاب دعاها رو فکر کنم ازش استقبال کنه ؛-).
آره، شایدم دیدیم همو :).

نل سه‌شنبه 2 اسفند 1401 ساعت 14:37

سلام عزیزم
اونجا برای پرستار چطوری هست؟نمیشه ساعتی پرستار مطمئن گرفت؟

برای رزرو هتل و خانه معلم و... در ایران به ندرت سایت استفاده میشه. حتی قیمتها در اکثر مواقع بروز نیست. و ضمن اینکه این جاهایی که وابسته به ارگانهای خاص هست. یک سری محدودیت هم داره از جمله اینکه مثلا برای ایام عید یا تعطیلات ممکنه روی سایت بروز رسانی نباشه. چون از قبل یک لیست رزروی از خود اموزش و پرورش استان مثلا میفرستن... .حضوری بری بهت میگن
اینجا هنوز خیلی سیستمی نیست خیلی چیزها و بعضا اتاق خالی نداااارن ولی اگر اشنای اقای فلانی باشی، اتاق خالی با سرویس کامل بهت میدن

برای مشهد بستگی داره به تفریحات مورد علاقه پسرتون.
موجهای ابی(اسمش مشخصه دگ)
کارالند(معرفی و بازیهای نقش افرینی)
پارک هلیوم(بازیهای صخره نوردی و ترامپولین و..)
پاتیناژ(اسکی روی یخ- عید باز میشه)
بازی های واقعیت مجازی
پینت بال با تفنگ لیزری یا بادی
چالیدره(قایق سواری +بانجی جامپینگ+زیپ لاین+اسب سوار+افرود+...)
اسب سواری در طبیعت شاندیز
کارتینگ
کیان سنتر (شهربازی از انواع بازیهای ماشین بازی تا دستگاههای مختلف)"از این مدل شهربازی زیاده در مشهد"
پارک گلها و باغ پرندگان و باغ گیاه شناسی
ارامگاه فردوسی
طبیعت هم که اطراف مشهد زیاد هست.


اینها باید سرچ کنین و عکسهاش ببینین و بگین براتون تماس بگیرن و ببینین باز هست یا نه.
صرفا به سایتها و عکسها اعتماد نکنین

کاری داشتی بهم بگی

سلام عزیزم،
پرستارو نمیدونم از کجا میشه مطمئن شد که خوبه و مطمئن. وگرنه سرچ کنی بیبی سیتر که زیاد میاره.
ولی من یه بار زنگ زدم به اداره ی مخصوصشون، گفت مال ما ساعتی ۴۰ تا ۶۰ یوروئه اگه درست یادم باشه ولی گفت همین جوری نمیشه رزرو کرد. واسه شرایط خاص بود؛ مثلا واسه کسی که پزشک باشه، شیفت داشته باشه و ساعتاش با مهد کودکا همخوانی نداشته باشه.
خودت عادی سرچ کنی، از ده یورو هست. ولی خب مهم همونه که آدم باید طرفو بشناسه.
وای آره، مامان منم از آموزش و پرورش شهرمون پرسیده بود آخه دفعه ی پیش مثل اینکه از طریق اونجا اقدام کرده بود. گفته بود اون سیستمو ورداشته ان. الان باید خودتون رزرو کنین. مامانم گفته بود خب سایتشون جا نمیده از الان. گفته بود حضوری برین :|!
اوووه، چه همه جا. مرسی عزیزم :-*.
امیدوارم بتونیم دو سه تاشو امتحان کنیم :).

سمیه سه‌شنبه 2 اسفند 1401 ساعت 09:17

سلام حالا باز خونه سایت خانه معلم مشهد کار می کرد من هر کاری کردم اصلن نتونستم برای رزور جا تو اصفهان و شیراز سایتی پیدا کنم یا حتی شماره تماسی که پاسخگو باشن
راستی مشهد هم خیلی شلوغ و آلوده هست من هم به این دلیل که این حرف از دخترم نشنوم بردمش شهر بازی الماس شرق ولی خیلی شلوغ و نامرتب بود و پشیمون شدم پارک ابی هم داره ولی من نرفتم ببینم چطوره

سلام،
چقدر همه تجربه های بد از این سایتا زیاده :(.
بعضی ها که سایتشون تمپلته؛ اصلا شماره و اینا هم ندارن!
مرسی عزیزم بابت راهنماییت :-*.

Saraaaaaa سه‌شنبه 2 اسفند 1401 ساعت 08:17

سفر بخیر عزیزم
دقیقا من خودم میخواستم بلیط قطار بگیرم برای آخر اسفند،تاریخها رو باز نمی کرد و هیچ توضیحی هم نداده بود که از کی باز میشه
در رابطه با اینکه توی مشهد بچه را کجا میتونید ببرید ،خوب اگر اهل شهر بازی هست ،اکثر مجتمع های تجاری جدید مثل پروما، الماس شرق شهربازی دارن، برای بچه ها سرگرم کننده هست... مخصوصاً الماس شرق
تنوع سرگرمی هاشون هم زیاده
مجتمع تجاری وصال کنار الماس شرق هم ژوراسیک پارک داره

شهر مشاغل پاساژ آرمیتاژ، توی بلوار هفت تیر ، به اسم کارالند، خیلی خیلی جذابه .دختر من توی همین سن شش سال عاشق اونجا بود. شغل های مختلف رو تست می کرد و کلی هم لذت می برد
کلوپ پاندا توی بلوار صیاد شیرازی وکیل آباد یا الهیه تفریحات خوبی داره، البته من شعبه الهیه رو بیشتر پیشنهاد می کنم چون جدید تر وبزرگ تر هست

شهربازی روباز پارک ملت و پارک های معمولی هم که فراوون هستند

مرسی عزیزم :).
همون یه خطو نمینویسن، بعد روزی شونصد تا تلفن باید بابتش جواب بدن!
مرسی عزیزم. چه همه گزینه شد حالا :).

دختری بنام اُمید! دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت 18:32

تو سایت های نوبت دهی درمانگاه و بیمارستان ها موارد مهم رو نمینویسن، سفر و تفریح که دیگه جای خود داره!
یه سایت نوبت دهی درمانگاه هست، مال شهرمونه، هر بار میرم توش منتهی میشه به لعنت فرستادن! یا بلاک میکنه، یا نوشته مثلا دو نفر جا داره، میزنی میگه این دکتر وقت نداره! کلا هم ننوشته کدوم دکترا چه روزهایی هستن، مثلا دکتره رفته تهران یا خارج، هنوز تو لیست هست!
پسرتون از الان نمیخواد به بچه اش پول بده ، خدا به خیر کنه

واقعا نمیدونم چرا اصرار دارن یه سایت داشته باشن ولی درب و داغون باشه. هم کار خودشونو زیاد میکنن، هم کار مردمو!
:D. واقعا خدا به خیر کنه :).

سارا دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت 17:22

سلام. از جاهایی که می‌تونه برا پسرتون جالب باشه یکی هلیوم پارکه و برج برفی که تو خیابون جانباز و کارالند تو برج ارمیتاژ هفت تیر ولی خودتون یه سرچ کنید ببینید این جاها براش تکراری نباشه.

سلام،
مرسی عزیزم از راهنمایی هات. فکر نمیکنم هیچ کدومش براش تکراری باشه؛ ما اینجا گزینه ی تفریح زیاد نداریم. :-*.

Farnaz دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت 16:08

سلام
میشه لطفا اگر برای شما و همسر محترمتون مقدور بود، از تجربیات همسرتون در مورد میتینگ های شرکت شون که توی آنها فرمودید از شیوه های بازی برای شناخت و فهمیدن در مورد تیم و بهبود شرکت استفاده میکنند، بیشتر بنویسید. یکی از مثال هایی که زده بودید این بود که دو نفر رو نفر میشوند و بدون اینکه صحبت کنند با اشتراک یک دست، موشک درست میکنن که بنظرم ایده خیلی جالبی آمد. اگر لطف کنید و ازتجربیات شون بیشتر بگید، خیلی ممنون میشم.

سلام عزیزم،
پیش بیاد، چشم. می نویسم. این میتینگا معمولا سالی یکی دو بارن. زیاد نیستن.
ولی دوباره داشته باشیم، حتما می نویسم :).

ربولی حسن کور دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت 15:10 http://rezasr2.gmail.com

سلام
باید دید پسرتون تا چند سال دیگه نمیخواد با دخترها بازی کنه

علیک سلام،
، به نکته ی خیلی خوبی اشاره کردین .

Mostafa دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت 11:46

منظورم پسرتون بود
فکر کنم اشتباه نوشتم

این دفعه متوجه شدم خودم :D.

Mostafa دوشنبه 1 اسفند 1401 ساعت 11:45

خوش بگدره،التماس دعا
معلومه بوستون اهمیت پول رو فهمیده

ممنون. محتاجیم به دعا :).
آره دیگه :D.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد