بلیت/خونه


وقتی حساب و کتابت خوبه، حسابتو با یه سنت به برج بعدی می رسونی .

من حساب جاریم به پس اندازم وصله. یعنی بر خلاف همه ی نقل و انتقالات پولی که توی آلمان دو روز کاری طول می کشه، من بین حسابام که پول انتقال وجه بدم، همون لحظه میاد. واسه همین، همیشه همون اول برج هر چیو که می خوام پس انداز کنیم، میذارم توی حساب پس انداز. بعدا احیانا اگر لازم شد و دیدم پول کم آوردم، هر وقت خواستم، سریع از پس انداز به حساب جاریم انتقال وجه میدم و استفاده می کنم.

حالا این دفعه یه بار همسر کیف پولشو تو شرکت جا گذاشته بود، من مجبور شدم چند تا جایی رو که همسر همیشه حساب می کرد، حساب کنم. این شد که حسابم تقریبا 200 یورو بیشتر از همیشه اش ازش پول کشیده شد.

یکی دو روز مونده به اینکه حقوقمونو بریزن، 61 سنت پول تو حسابم بود که اونم یه انتقال وجه فوری دادم برای علی، 60 سنتش رفت، موند یه سنت. که دیگه خدا رو شکر پولمونو ریختن و دوباره دارا شدیم .

--

بلیت خریده بودیم برای عید برای ایران. همسر گفت نمیاد. منم گفتم سال تحویلو اینجا باشیم و با هم و ما بعدش برم. این شد که برای سوم عید بلیت خرید همسر برامون.

دیروز به مامانم می گم ما بلیت خریدیم. میگه برای کی؟ میگم سوم. میگه ئه، پس همه ی ماه رمضونو اینجایین.

دیدیم باز ما یادمون رفته بود ماه رمضونو.

امروز بلیتو عوض کردیم، انداختیمش جلوتر که حداقل همه ی بودنمون تو ایران نیفته تو ماه رمضون.

خوبی قطر اینه که اگه از سایت خودش بلیت بخری، میشه کنسل کنی و ده درصد هم اضافه تر بهت کارت هدیه میده.

بعد ما بلیتو خریده بودیم حدود هزار یورو، کنسل کردیم، دوباره یه بلیت ارزون تر پیدا کردیم حدود 800 یورو، کارت هدیه مونم 1080 یورو شده بود. الان یه سودی هم کردیم .

فقط باید حواسمون باشه که این کارت هدیه رو باید بلیتشو در عرض یه سال بخریم (البته؛ مثل اینکه یه جا نوشته بود دو سال، یه جا نوشته بود یه سال).

--

یه وقتایی آدم میگه الف باید تا ی بگه .

من دیگه چون این قضیه ی خونه خریدنمونو برای شما نوشتم، بقیه شم احساس می کنم باید بنویسم که با دردسراش هم آشنا بشین و این طوری نباشه که یه تصور غلطی از خونه درست کردن بهتون بدم و فکر کنین همه چی گل و بلبله.

ما اول که خواستیم خونه بسازیم، 20900 یورو بابت ساخت گاراژ بود که جزو اضافه ها بود. یعنی یه سری چیزای اختیاری رو برامون یه آفر داد که با هم امضا کردیم و گفت که هر کدومو که خواستین در صورتی که به موقع خبر بدین که نمی خواین، بدون هیچ گونه کسری از مبلغ، کلا میشه حذفش کرد.

ما هم اون زمان گفتیم گاراژ رو می خوایم.

بعدا که پرسیدیم - حالا به دلایل بسیاری- نتیجه این شد که اگر گاراژ پیش ساخته بگیریم به نفعمونه.

بعد که گفتیم می خوایم گاراژ رو با شما نسازیم، حدود 700 یورو از پول رو کم کرد و گفت اون پول بابت اینه که ما گاراژ رو با شما پلن کردیم و توی درخواست مجوز ساخت، گاراژ هست و آرشیتکتمون وقت گذاشته براش، هرچند که شما با ما نسازین.

بعدم که قرار شد پرداخت اول رو برای شرکت ساخت و سازمون انجام بدیم، مثلا فرض کنین قرار بود 5 درصد پول ساخت کل خونه رو بدیم. علی رغم اینکه ما گفته بودیم دیگه ما گاراژو با شما نمی سازیم، اون پول رو از پول کل کم نکرد که بخواد دوباره درصد بگیره. گفت نه، شما الان این پولو میدین، اون پول گاراژ تو قسط سه و چهار، هر بار ده هزار یورو کمتر حساب میشه.

بعدا هم یه بار برامون نامه اومد از اداره ی آب که فلان چیز درخواستتون در مورد کانال کشی آب کامل نیست و باید پلان فلان چیزو هم به ما بدین. آرشیتکت اونو هم انجام داد و الان برای ما یه فاکتور حدود 500 یورویی فرستاده.

یه بار هم اون اول - این البته تقصیر خودمون بود- برای درخواست مجوز ساخت، آرشیتکت همه چیو پرینت زد و آماده کرد. موقع امضا ما متوجه شدیم که با فامیلی قبلی همسره، مجبور شدن همه رو دوباره پرینت بزنن و مهر کنن و اینا. 9 نسخه هم بود.

بابت اون هم 357 یورو آرشیتکته برامون فاکتور کرد.

خلاصه که این جوریاس. خدا به خیر کنه.

ان شاءالله که بقیه اش به خیر باشه .

--

اون روزم از جلوی خونه رد شدیم، دیدیم تخریبشو شروع کرده این شرکته ولی فعلا هنوز خونه سر جاشه؛ فقط یه سری از درختا رو کنده ان و لایه های روی خونه رو کنده ان و مشخصه که خونه کاملا چوبی بوده.

حالا دوشنبه باید یه زنگم به این شرکته بزنم و هلشون بدم که کی تموم میشه؟ بجنبین دیگه!

--

امروز رفتیم یه موزه. خیلی داشت طول می کشید. وسطاش همسر به پسرمون گفت چیزی می خوری؟ اونم گفت آره و همسر یه موز در آورد، بهش داد. چند تا گاز زده بود که یه خانمی از مسئولای اونجا اومد بهمون گفت که اشکالی نداره که بخوره ولی لطفا آشغالشو نندازین. گاهی پیش میاد که بچه ها چیزی می خورن و آشغالشو می ریزن.

گفتیم چشم؛ آشغالشو نمی ریزیم و تشکر کردیم از تذکرش.

بلافاصله بعدش - یعنی واقعا بدون فوت وقت ها!- یه آقایی از مسئولا اومد گفت که اینجا خوردن ممنونه. حالا بچه ی شما که الان یه گاز دیگه می زنه و تموم میشه ولی بدونین که کلا خوردن ممنوعه. همسر گفت خب همین الان همکارتون اومد گفت اشکالی نداره که. گفت آره؛ می دونم ولی ممنوعه. حالا اشکالی نداره دیگه.

هر دوشون هم خیلی مهربون بودن. یعنی؛ از هیچ کدوم حس بدی نگرفتیم.

بعد که رد شدیم، من با خودم فکر کردم از اون وقت، ما این همه اینجا راه رفتیم، من یه دونه مسئول ندیدم، حالا یهو دو تا پیداشون شد. بعدم یه کمی چپ و راستمو نگاه کردم، دیدم بازم تا جایی که چشمم کار می کنه، هیچ مسئول دیگه ای نیست.

یه ده دقیقه ای باز رفتیم و گشت زدیم، رسیدیم به یه جای دیگه. دوباره همون خانمه بود. بهمون گفت بعد از من اون آقاهه اومد بهتون تذکر داد؛ نه؟ گفتیم آره. گفت این همکارم خیلی سخت گیره. هر جا من میرم، همیشه میاد میگه نه این جوری نیست و خیلی سخت گیره. اصلا درک نمی کنه که بچه بچه است؛ گرسنه اش میشه. چیزی هم که بچه ی شما داشت می خورد، خرده ریز نداشت؛ مشکلی پیش نمی اومد. ولی خب از نظر "قانون" خوردن اینجا ممنوعه. ولی خب ما هم باید درک کنیم که بچه ها، بچه ان و از این حرفا.

ما باز تشکر کردیم و رفتیم.

در کل که برای ما اکی بود اتفاقایی که افتاد ولی رفتارشون واقعا جالب بود و به نظرم به عنوان همکار، مطمئنا هر دوشون خیلی روی اعصاب همدیگه ان .

احتمالا این یکی داره هی خودخوری می کنه که چرا فلانی انقدر آسون گیره؛ اون یکی هی داره خودشو می خوره که فلانی چرا انقدر سخت گیره و هر جا من میرم، پشت بندش میاد به طرف یه چیز دیگه میگه.


نظرات 14 + ارسال نظر
AE پنج‌شنبه 10 آذر 1401 ساعت 23:50

فکر کنم الان بتونم بفهم چرا ارشیتکت خوندن از جذاب ترین رشته های فاخ‌هوخ‌شوله‌ است!

تو همچین شرایطی من تو قسمت علت واریز پول فقط دوست دارم بنویسم پول زور!
۵۰۰ یورو برا نقشه کشی کانال آب اخه برادر من؟ :D

، آره واقعا. به نظر من یکی از جذاب ترین شغلا هم هست. هم توش خلاقیت هست، هم شغلش راحته از این نظر که طرف پای لپ تاپه و سختی خاصی نداره، هم مستقله و فری لنسری کار می کنه. کلا شغل خوبیه.
والا یه کد می دن، میگن اینو وارد کن توی قسمت علت واریز. یعنی حتی عنوان واریزشم زوریه .
ساعتی حساب می کنن دیگه. طرف مثلا میگه من نصف روز وقت گذاشته ام برای تهیه اش، میشه 500 یورو!

زینب پنج‌شنبه 10 آذر 1401 ساعت 18:01

منم اون پایین که ی مشت بی ربط نوشته بودی نفهمیدم. من با ادبیات ساده و قابل فهم می نویسم اگه نمی فهمی منفعتت در نفهمیدنه .

به نیکی فکر کنم خودت دنبال مهم بودن می گردی وگرنه من که با این همه کمالات هیچ وقت دنبال امضا نبودم

نیکی پنج‌شنبه 10 آذر 1401 ساعت 15:01

والا ما هم نفهمیدیم این زینب چی میگه!!ولش کن زیاد مهم هم نیست

چی بگم والا؟ :D

زینب پنج‌شنبه 10 آذر 1401 ساعت 14:43

توی ایران اگر از حقوق کارگرای ایرانی صحبت بشه بله قبول می کنیم ولی وقتی در مود آمار خشونت انگلیس صحبت می کنه ما انگشت شصت رو بالا میاریم با این که می دونیم درست می گه . پس شد این که لطفا با شعور آدمیزاد بازی نکن حالا رفتی المان بهت اجازه تحصیلات دادن بهت اجازه کار دادن بهت اجازه دادن از صدقه سریشون اونجا کمبودهاتو پنهان کنی دلیل نمیشه بگی من از آلمان ایراد می گیرم و خودم عیب و نقص دارم . قطر اگر هوش سیاسی نداشت که الان ثروت نفت و گازش توسط آلمانی ها و غربی ها چپاول شده بود و در ازای به امثال تو دو قرون بیشتر حقوق میدادن به این دلیل اجازه تبلیغ دگرباشان جنسی رو نداد چون در اون صورت غربی ها تمام ورزشگاه و سطح شهر رو غرق در تبلیغ دگرباش جنسی می کرد و اون وقت رسانه های ایرانی اسلامی تا می تونستن بر طبل تروریست بودن قطر بیش از پیش می کوبیدن . همین جوری هم رابطه ایرانی ها با کشورهای همسایه خرابه .

شما هم توی دلت عروسی نباشه ی عتیقه همکارت راجب یک کشور خاورمیانه ای بدگویی میکنه ‌اون در واقع به در گفته که دیوار بشنوه

شرمنده، من اصلا نفهمیدم شما چی میگی و اصل حرفت چیه. امیدوارم بقیه فهمیده باشن.

مریم.ش پنج‌شنبه 10 آذر 1401 ساعت 10:30

ببین این ماجرای حقوق کارگران و اینا که تو قطر پیش اومد، فقط منحصر به قطر نیست. مثلا من یادمه در مورد برزیل هم همین مسائل مطرح بود. که در جایی که این همه فقیر هست این همه خرج های میلیونی داره میشه واسه جام جهانی... و خود برزیلی ها هم حتی معترض بودن. در صورتی که برزیلی ها اصلا محدودیت های قطر درباره همجنس گراها و اینا رو نداشتن. پس نمیشه این دو تا رو به هم ربط داد... چون اصولا اونی که به برده داری از کارگرها اعتراض می کنه می تونه همزمان به پایمال شدن حقوق دگرباشان هم اعتراض کنه... البته حالا بعدش رسانه ها هستن که چجوری روی هر کدوم از این ها اسکی برن... و موضوع دیگه اینه که این اتهام هست که قطر با رشوه تونسته میزبانی جام رو بگیره... من با این که قطر این همه گیر میده به همه چیز موافق نیستم... همیشه جام های جهانی همین شکلی برگزار می شده و قطری ها اطلاع داشتن... نمیشه که منافع یه چیزی رو بخوای (جذب توریست و ...) و بعد نخوای اون موضوع رو تمام و کمال انجام بدی و ‌سر هر ماجرایی ان قلت بیاری...

میفهمم چی میگی.
من نمیدونم قطر چقدرشو از قبل طی کرده در مورد فرهنگشون ولی به نظرم این چیزا باید اول طی میشده، نه اینکه حالا بهش پرداخته بشه. باید از اول روی کاغذ میاوردن که قطر باید چه چیزهایی رو به رسمیت بشناسه برای اینکه بتونه میزبان باشه.
یه مقاله ای هم میخوندم راجع به کافه های ایالتمون که آیا مسابقه ها رو پخش میکنن یا نه، صاحب یکی از کافه ها گفته بود اینکه حقوق کارگرا رعایت نمیشه، درست ولی اینو باید سال ها قبل راجع بهش رسیدگی میکردین و بحث میکردین، نه الان. الانم پخش نکردن مسابقه ها توی یه کافه کمکی نمیکنه به این موضوع.
منظورم اینه که لزوما همه ی مردم هم شبیه اون چیزی که رسانه نشون میده فکر نمیکنن. ولی من حتی موقع مسابقه ها تو شهر هم نرفته ام که ببینم چقدر کافه ها حال و هوای جام جهانی دارن. ببینیم بازی بعدی المان کیه، بریم یه دوری بزنیم تو اون ساعت تو شهر ؛-).

نکته چهارشنبه 9 آذر 1401 ساعت 19:50

اینکه حقوق کارگرا رو ندادن واقعا غیر انسانیه ولی اگه قطر احازه میداد اینا ابجو بخورن و با دوست دخترشون تو هتل باشن و همجنس گراها بهشون خوش بگذره....از وجدان درد خبری نبود ....الان سالهاست توی فرانسه مدارس و دانشگاههای دولتی اجازه حجاب نمیدن دولتمردان غربی ازحقوق زنای مسلمون حرف میزنن؟ ولی اینکه سه ساعت تو ورزشگاه ابجو نخورن حالشون بده استانداردهای دوگانه یعنی همین تابستون یه خانوم مسلمون بورکینی (مایو اسلامی) پوشیده تو ساحل یه شهر فرانسوی شورای شهرشون ممنوع کرده پوشیدن بورکینی را چون با دیدن این لباس یاد دین اسلام میفتن بعدم میگن فرانسه مهد آزادیه
البته که خیلی از سیاستهای قطر غلطه ولی اینکه اصول خودشو حفظ کرد خوشم اومد

من در مورد قطر کاملا با چیزی که شما میگی موافقم.
منم فکر می کنم اگر اون سخت گیری های مربوط به لباس پوشیدن و همجنس گرایی و آبجو خوردن رو نداشت، احتمالا قضیه خیلی فرق می کرد.

زینب سه‌شنبه 8 آذر 1401 ساعت 19:53

المانیا چقدر نگران حقوق کارگرای قطرن حالا فیش حقوقی چندتاشون رو دیدن

ما هم می گیم کشوری که حتی از ورزش که برای رشد جسم و اخلاق ساخته شده هم برای تبلیغ هم جنس گرایی سوئ استفاده می کنه لیاقت این که بخواد دلسوز حقوق ساکنین قطر باشه نداره .

در مورد مورد اول، معمولا آدما بنا رو بر راستگویی آدما میذارن. تو ایرانم که کارگرا میگن حقوقمونو ندادن، کسی نمیره استعلام کنه آخرین بار کی حقوق گرفته ان. مضاف بر اینکه مطمئنا روش هایی برای راستی آزمایی ادعای اون بندگان خدا وجود داره.
در مورد استدل مورد دومت، این استدلال به نظر من غلطه. قرار نیست کسی که از کسی ایرادی میگیره، خودش کامل و بی نقص باشه. اگر این طور باشه، خود ایراد شما به آلمانی ها هم وارد نیست چون مطمئنا شما هم بی عیب و نقص نیستی. فقط معمولا گفته میشه آدم نباید ایرادی رو از دیگری بگیره که توی خودش هست.
بنابراین، اگر -طبق نظر شما البته- کاری که آلمان میکنه یه ایراده، این بازم منافاتی نداره با اینکه بخواد به یه سری چیزای دیگه توی قطر معترض بشه.
هرچند که من منکر این نمیشم که سیاسی کاری وجود داره و همین ایراد گرفتن ها هم احتمالا براشون منفعت داره.

دختری بنام اُمید! سه‌شنبه 8 آذر 1401 ساعت 19:21

اون یک سنت، همونه که میگن به مو رسید اما پاره نشد
خونه ساختن کاری سختیه، چون پروسه زیاد داره، هر بخشیشم یکی انجام میده. امیدوارم بقیه روال سریع تر و بی دردسر تر پیش بره براتون :)
چقدر اون همکاره رو اعصاب بود واقعا

:D، داشت پاره میشد دیگه واقعا ؛-).
آره، سخته واقعا. مرسی عزیزم، ان شاالله :).
کاش از اون خانمه می پرسیدم چند وقته با هم کار میکنین شما دو تا؟ :D

زینب سه‌شنبه 8 آذر 1401 ساعت 17:25

چطور نمی دونی ؟ مگه میشه آدم داخل ی کشور باشه نفهمه داخل اون کشور چه خبره . داخل کشور ما هم رسانه ها تا می تونن قطر رو به عنوان تروریست معرفی می کنن !! این روزا سهم ایران از میادین گازی مشترک رو علم کردن ایران نتونسته هزینه میادن گازی رو بده اونو به قطر یا فروخته یا قطعا مدت دار اجاره داده اینا می گن قطر سهم میادین گازی ما رو فروخته به چین !!! مردم هم تکرار می کنن . المانیا بسوزند یک کشور ثروت مند خاورمیانه ای از چنگشون در رفته نمی تونن غارتش کنن اها ی چیز حقوق کارگرا رو سه ماهه نداده چه ربطی به جام جهانی داره !!! قطعا این چرندیات رو برای خوراک ذهنی جهان سومی های مهاجر المان درست کردن ! خاورمیانه هر چی ناامن تر المان ثروت مندتر.

نمی دونم چون نرفته ام آمار بگیرم ببینم چند درصد نظرشون با چیزایی که دولت میگه موافقن و چند درصدشون مخالفن.
ربط مستقیمی به جام جهانی نداره ولی خیلی ها نظرشون اینه که کشوری که ابتدایی ترین حقوق کارگراش رو در نظر نمی گیره، باید جام جهانیش بایکوت بشه و به همین دلیل، میگن ما اصلا نگاه نمی کنیم مسابقه ها رو. ولی خب همه هم این نظر رو ندارن.

زینب سه‌شنبه 8 آذر 1401 ساعت 14:45

این جا بود راجب جام جهانی قطر خوندم یا پایینه؟ نمی دونم دو تا رو با هم سریع خوندم . این المانیا از کجا می دونن دادن جام جهانی ب قطر درست نیست ؟؟؟ برن اون همه هزینه ای که قطر برای جام جهانی کرده رو ببینن تا بترکن . همجنس گراهای نجس . از لحاظ هزینه حساب نمی کنن از لحاظ مسایل شیطانی مقایسه می کنن .

خب هر کسی نطر خودشو داره دیگه.
اونم فقط نظر مسئولای شرکت ما بود، من نمیدونم چند درصد آلمانیا این عقیده رو دارن.
ولی بخشی از دلیلشون اینه که حقوق کارگرها رعایت نمیشه.
تلویزیون آلمانم خیلی راجع به این موضوع صحبت میکنه و مثلا مصاحبه های کارگرای قطری رو نشون میده که میگن حقوقشونو سه ماهه نگرفته ان و ... .
اینکه چقدرش واقعیه و چقدرش غرض ورزانه است، من نمیدونم واقعا.

نیکی سه‌شنبه 8 آذر 1401 ساعت 09:59

سلام معمولی جان.یه سوال من شنیدم اونجا فقط بازنشسته ها که دیگه هی محل کارشون تغییر نمیکنه خونه میخرن.شما با توجه به تغییر کارتون یا اینکه ممکنه حتی شهرتون هم عوض بشه چطور تصمیم به خرید خونه گرفتید؟راستی از مدرسه پسرک هم بیشتر بنویس

سلام عزیزم،
من نمی دونم از کی شنیدین عزیزم ولی تا جایی که من دیده ام شنیده ام، همه سعی می کنن یه جوری بخرن که قسطاش تا قبل از بازنشستگیشون تموم بشه. چون اینجا حقوق بازنشستگی 48 درصده و مثلا اگر فرض کنید من نوعی خالص دریافتیم ماهی 5 هزار یورو باشه، خب الان می تونم یه خونه وردارم که قسطش ماهی 2500 یورو باشه. ولی بعد اگر تا قبل از بازنشستگی من این قسط تموم نشه که من بعدش دیگه نمی تونم ماهی 2500 یورو فقط قسط بدم. برای همین اکثرا تمام تلاششونو می کنن که جوری وام بگیرن که قبل از بازنشستگی تموم بشه.
اما در مورد شهر و اینا، راستش ما امیدواریم که دیگه از این به بعد همین دور و بر بمونیم. چون هم سابقه مون بیشتر شده و راحت تر کار پیدا می کنیم، هم شهری که هستیم موقعیتش خیلی خوبه و کانکشنش به شهرهایی که توش برای رشته های ما کار باشه خیلی خوبه. یعنی یه جوری هست که بتونیم صبح بریم و شب بیایم.
چشم عزیزم؛ هر وقت باز خبری بشه از مدرسه، حتما میام می نویسم :).

لیلی دوشنبه 7 آذر 1401 ساعت 16:55 http://Leiligermany.blogsky.com

تا این خونه ساخته بشه و شما برید ساکن بشید ان شالله از این پول های بدون برنامه زیاد پیش خواهد آمد.تا گوساله گاو بشه دل صاحبش آب بشه.
ممنون از درک عمیق گل پسر در همراهی با شما در موزه. با توجه به تدکرات پی در پی احتمالا بچه زیاد تو اون موزه نمیره و مربوط به بزرگسالان هست

مرسی عزیزم، ان شاالله :).
واقعا کاش زودتر این گوساله ی ما بزرگ بشه ؛-).
آقا، نه به خدا، یه موزه ی آکواریومی بود واسه بچه ها که فسیل و ماهی و از این چیزا داشت. مال بچه ها بود اتفاقا. ولی تجربه شد که دیگه تو همچین جاهایی چیزی ندیم به پسرمو ؛-).

ربولی حسن کور دوشنبه 7 آذر 1401 ساعت 07:57 http://rezasr2.blogsky.com

سلام
یعنی وقتی به جای جناب همسر پول دادین بعدا پولتونو پس ندادن؟ ای وای!
(ببینم میشه شما را دعوا بندازم؟!)

علیک سلام،
:))))، پس بده یا نده فرقی نداره چون همسر اپ بانک منو رو گوشیش داره، یوزر و پسشم داره، میتونه هر کاری بخواد بکنه ؛-).

سحر یکشنبه 6 آذر 1401 ساعت 20:42

چه جالب تفاوت اون دو تا همکار
به نظرم چون یکیشون آقاست و آقایون شاید کمتر با بچه‌ها در ارتباط باشن درک کمتری از اوضاع بچه‌ها و انعطاف پذیری داشته باشن ولی خانم‌ها چون معمولا یکی دوتا بچه بزرگ کردن می‌دونند بچه ها ممکنه تو جاهایی مثل موزه گرسنه بشن و کلا ارتباط با بچه‌ها نظر آدم رو نسبت به زندگی تغییر می‌ده
خونه ی نو مبارک

نمی دونم به جنسیتشون ربط داشت یا نه ولی آره؛ اون سخت گیره آقا بود؛ اون آسون گیره خانم بود .
سلامت باشید عزیزم. مرسی .

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد