این متن مال سال ها پیشه،اون زمان که کتاب زوربای یونانی رو می خوندم . تو قسمت چرکنویس بود. گفتم منتشرش کنم بالاخره!
از کتاب زوربای یونانی:
این چه دیوانگی است که گاهی به سر انسان می زند تا به انسانی دیگر حمله برد، خود را روی او بیفکند و با وجود اینکه او کاری به ما نکرده، گوشش را قطع یا روده هایش را سفره کند و همه ی این کارها را به نام خداوند کرده از وی استعانت بطلبد؟