از من بپرسید (پست ثابت)



آدرس کانال تلگرام:

Mamoolii

--

دوستایی که در مورد کار و زندگی تو آلمان سوال دارید، لطفا سوالتونو به صورت کامنت عمومی تو همین پست و یا به صورت ایمیل (mamooli_persianblog@yahoo.com) بپرسید.

دقت کنید که:

1- کامنت های خصوصی امکان جواب دهی ندارن.

2- استفاده از گزینه ی "تماس با من" هم امکان جواب دهی نداره.

3- سوالاتونو ترجیحا شماره بزنین.

4- دقیق بپرسید (نپرسین آلمان خوبه یا نه، من بیام یا نه و ... .)

5- سوالات شخصی راجع به من هم نپرسید.

--

به لطف یکی از دوستان، یه فایلی از سوال و جواب هایی که شده تو وبلاگ قبلی به صورت فایل ورد موجوده که من همین جا براتون میذارمش. البته اگه سوال ها خیلی قدیمی بود، دوباره بپرسین. ممکنه اون زمان اطلاعات من ناقص بوده باشه.

نظرات 708 + ارسال نظر
سپند دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت 21:25

ممنونم از پاسخ خوبتون.
ببخشید مزاحمتون می‌شم، راستش دوباره یه سری از دوستان (شاید هم دشمنان و بدخواهان!!!) شروع کردن به ناامیدی ایجاد کردن و فرستادن موج منفی و دلسردی و
مثلا حرفهای زیر:
"آقا من با یه موسسه و یکی از دوستام که اتریش هست صحبت کردم می‌گفتن (اتریش و آلمان) مدرک لیسانس آزاد رو قبول ندارن و اگر من از دانشگاه آزاد لیسانس داشته باشم، دیپلمو قبول میکنن و اگر در دانشگاه دولتی دو ترم به بالا خونده باشم دیپلمو قبول دارن. تحقیق کردم دیدم که اینجوریه که اگر با لیسانس قبولت کنن شما باید 1 سال کالج بری یه سری واحدارو که قبول ندارن باید باز پاس کنی به اضافه‌ی زبان که کلا کالج زبان می‌خونی و واحدایی رو که قبول ندارن. دانشگاه‌های انگلیسی اصلا قبول ندارن. دانشگاه‌های آلمانی قبول دارن اما نمره‌ی درس های اصلی مهمه واسشون که یکیش هم پایین باشه به کالج می‌کشه.
دروغ می‌گن، مثلا مخارج زندگی بین 1200 تا 1400 یورو هست نه 600 تا 800 یا خوابگاه خیلی کم گیر میاد و 2 ترم اول یا دوم که خوابگاه داشتی چون جا کم دارن مجبوری خونه بگیری. کار راحت گیر میاد اما درآمدت بین 300 تا 500 یورو میشه نه بیشتر."

یا مثلا اینکه دانشگاه‌های خوب مثل TUM برای ارشد از کسانی که دانشگاه آزاد بودن پذیرش نمی‌کنن.

راستش خیلی حالم بد شد چون من دانشگاه آزاد رو به دلایل شرایط خاصی که برام پیش اومد مجبور شدم برم و تمام امیدم این بود که خودم خوب و کامل درسها رو بخونم و فقط با مدرک آزاد ادامه‌اش رو بیام آلمان، ولی الان این حرفها رو که شنیدم نمی‌دونم چی بگم.

می‌خواستم نظر شما رو بدونم درمورد اینکه چقدر این حرفها صحت دارن و شما تاییدشون می‌کنین؟

و اینکه اگر شما جای من بودین منبع اصلی و اساسی اخبار و اطلاعاتتون رو چی انتخاب می‌کردین؟

خیلی خیلی سپاسگزارم.

خواهش می کنم.
سوالاتونو شماره بزنین که چیزی از قلم نیفته لطفا. اما جواباتون:
1- اگر برای ارشد می خواین، خیلی از دانشگاها میگن باید دانشگاهتون تو لیست آنابین باشه. اگر اونجا لیست کرده اسم دانشگاهتونو، دیگه حرفی توش نیست. اما هستن دانشگاه هایی که ارشد رو قبول ندارن کلا، ولی کمن. من که از دانشگاه های مطرح آلمان هم شنیده ام و دیده که با مدرک آزاد توشون تحصیل می کنن. این تصور که "آلمان" مدرک آزاد رو قبول نداره نادرسته.
2- اگر با لیسانس قبولتون کردن، دیگه کالجی در کار نیست. اصلا اونی که اینا رو گفته می دونسته کالج برای کیه و معادل چیه؟!!
تو آلمان بچه ها آخر تحصیلشون، برای گرفتن دیپلم، یه امتحان میدن و در نهایت Abitur می گیرن. برای مایی که آلمان نخوندیم، گواهی قبولی تو کنکور سراسری رو آلمان معادل Abitur میدونه چون صرف درس خوندن براشن کافی نیست و انتظار دارن شما یه امتحان رو هم پشت سر گذاشته باشین. این برای کساییه که بخوان از لیسانس شروع کنن.
برای اونایی که از ارشد می خوان بخونن، لیسانس رو همون طور که گفتم دانشگاها طبق آنابین قبول می کنن. اما باز یکی از مدارکی که سفارت می خواست قبلا گواهی قبولی تو کنکور بود. نمی دونم الان هم می خواد یا نه. توی اون مهم نیست که شما اون رشته رو خوندین یا نه. مهم اینه که مهثلا یه دانشگاه پیام نور دارقوزآباد قبولو شده باشین! البته من نمی دونم اینایی که از دانشگاه آزاد میان هم همه همچین چیزی داشتن یا نه، اما بعید می دونم همه یه قبولی تو کنکور هم داشته باشن.
3- اگه از ارشد شروع کنین، احتمال اینکه پیش نیاز بهتون بزنن هست. اما لزوما هم پیش نیاز نمی خورین.
4- کالج زبان دیگه چه صیغه ایه؟ وای! این بنده خدا چرا همه چی رو با هم قاطی کرده؟!!
شما اگه می خواین انگلیسی بخونین، اصلا هیچ کاری به آلمانی و این حرفا ندارین. این از این. اما اگه بخواین آلمانی درس بخونین چند حالت دارین، یا مدرک آلمانیتون دستتونه که خوش به حالتون. اگر ندارین، بعضی دانشگاها این آپشنو بهتون میدن که مثلا با مدرک ب2 بیاین، بعد اینجا برین کلاس و قبل از ورود به دانشگاه مدرک آلمانیتونو تحویل بدین. اگر تحویل ندین، اجازه ی ثبت نام ندارین.
کالج زبان که نداریم! کالج همون طور که گفتم برای بچه های لیسانسه. اونم توش درس هایی تدریس میشه در حد دبیرستان ایران، طبیعتا همه شون به آلمانی و در کنارش آلمانی هم دارین. اما نه به عنوان آموزش آلمانی. بلکه همون طور که ما ادبیات و زبان فارسی خوندین تو دبیرستان، اون جوری آلمانی می خونین. آلمانی یکی از درساتونه، مثل ریاضی و فیزیک.
5- معدل برای پذیرش گرفتن تو هر مقطعی تو آلمان حرف اول رو می زنه. حالا بعضی دانشگاها برای ارشد، یه فرم مدارن که باید پر کنین، توش نوشته مثلا ریاضی، مدار یا هر چیز دیگه ای که مربوط به رشته تونه. بعد شما باید واحدهایی که تو لیسانس پاس کردین رو با نمره ای که گرفتین اونجا وارد کنین. بعدا اونا یه معیارهایی دارن و مثلا کسایی رو برمیدارن که از فلان موضوع 10 واحد حداقل پاس کرده باشه یا مثلا معدلش توی فلان درس ها این قدر شده باشه. در هر صورت، اگر شما تو هر دانشگاهی درس بخونین و معدل خوبی بگیرین (مثلا بالای 17)، برای آلمان شانس خوبی دارین.
6- برای ارشد دانشاگه یا قبولتون می کنه، یا ریجکت، کار به کالج می کشه اصلا معنی نداره.
7- هزینه ها کاملا بستگی به سبک زندگی فرد داره. اگر واقعا دانشجویی زندگی کنین، همون 600 تا 700 یورو کافیه تو شهرهای معمولی (شهری مثل مونیخ رو استثنا در نظر بگیرین). اما مثلا می زنم، یه بار یکی به من ایمیل زده بود، می گفت هزینه ها تو آلمان از ایران گرون تره؟ من تو ایران شلوار جینی که می خرم مثلا 400 تومنه. خب اگه شما تو ایران شلوار جینتون (اونم دو سه سال پیش فکر کنم) 400 تومن میشه، قطعا اینجا با 600 700 یورو نمی تونین زندگی کنین.
8- خوابگاه بسته به شهرتون ممکنه واقعا به سختی گیر بیاد و ممکن هم هست از همون ایران با یه ایمیل بهتون خوابگاه بدن! اما من باشم ترم اول رو روش حساب نمی کنم.
9- کار راحت گیر میاد، اما درآمدت بین 300 تا 500 یوروئه رو موافقم. اما خب این واقعا متوسطشه. شما می تونین بین دو ترم رو تمام وقت کار کنین و مثلا ماهی 700 یا 1000 یورو یا حتی بیشتر دربیارین. اما به جاش اولش چند ماه طول می کشه تا کار پیدا کنین، زمان امتحانا نمی خواین کار کنین، بخواین چند هفته برین ایران نمی خواین کار کنین و ... .
10- هر دانشگاهی قوانین خودشو داره و گفتم بعضی ها آزاد رو قبول نمی کنن. سایت خود گروه مربوطه رو چک کنین. دقت کنین که حتی هر گروه می تونه قوانینش با گروه دیگه ای از همون دانشگاه متفاوت باشه.
11- من نظرمو گفتم دیگه.
12- من باشم، میرم تو سایت اپلای ابرود، قسمت نتایج پذیرش رو نگاه می کنم، ببینم کدوم دانشگاها به کسایی که از دانشگاه آزاد رفتن پذیرش دادن. بعد میرم تو فیس بوک سرچ می کنم "ایرانی های مقیم/دانشجوهای ایرانی" + اسم اون شهره! توی اون گروها سعی می کنم پرس و جو کنم راجع به دانشگاه اون شهر.

سهند دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت 16:21

ببخشید یادم رفت اینو:
پول آب و برق و گاز نسبت به ایران و درآمد‌ها چقدره؟ آب گرون تره؟

اینترنت حجمیه یا نامحدود؟

ممنون.

والا نسبت به درآمد نمی تونم بگم واقعا. آخه ربطی به درآمد نداره که. ربط به مصرف داره. کلا انرژی اینجا گرونه، اما آب فکر نمی کنم. برای کالاهای برقی هم اینجا خیلی مهمه که مصرفش کم باشه. مثلا ما خودمون سعی می کنیم A به بالا باشه، حداقل A+ باشه دیگه. خیلی از کالاها هستن A+++ هستن. ولی خب گرونن. ولی اگه مثلا یه لباسشویی بگیرین که مصرفش B باشه حتما بیچاره میشین!
واقعا هرچی حساب می کنم، نمی تونم عدد بگم بهتون. آخه اینجا همه چی رو روی هم حساب می کنن. یه هزینه ای هست به اسم Nebenkosten (هزینه های جانبی) که علاوه بر اجاره ی معمولی آدم باید بده. این هزینه معمولا شامل گرمایش، آب، شارژ ساختمون و این جور چیزا میشه. این مبلغ خیلی بستگی به متراژ خونه داره، مثلا برای یه خونه ی 50 60 متری، حدود 70 تا 100 یورو هست. اینو ماهانه به صورت علی الحساب میدین، آخر سال حساب می کنن که بیشتر مصرف کردین آب و گرمایش و اینا رو یا کمتر. اگه کمتر بود، بهتون پس میدن، اگر بیشتر بود، ازتون می گیرن. برق معمولا تو این هزینه نیست. اونم معمولا باید ماهی 30 40 یورو حساب کنین.
اینترنتا نامحدوده.

سهند دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت 16:20

سلام
ممنون از پاسختون.
راستی در آلمان فقیر و نیازمند (همون گدا!) دیده می‌شه که بیان گدایی؟
اگر نه، چه سیستمی هست که باعث می‌شه اینا رو نبینیم؟ و این سیستم چطور می‌تونه اینها رو پوشش بده به علاوه پناهنده‌ها و کسانی که از دولت پول می‌گیرن؟

تا چه زمانی پناهنده‌ها از دولت پول زندگیشون رو می‌گیرن؟

سلام
خواهش می کنم.
هستن، ولی کمن. البته معمولا هم نمیان جلو. یه گوشه ای نشستن و یه کاسه ای، چیزی گذاشتن جلوشون که آدم میدونه متکدین دیگه. خیلی تک و توک میان جلو.
آلمان کل سیستمش همینه که از پولدارا بگیره، بده به فقیرا! واسه همین فقیر کم دارن دیگه.
پناهنده ها تا وقتی کار نداشته باشن (به نظر من متاسفانه البته) آویزون دولتن و از دولت پول می گیرن. و دقیقا به همین دلیل هم بسیاری از پناهنده ها هرگز نمیرن سر کار!

وجیهه دوشنبه 29 آبان 1396 ساعت 15:29

با سلام و وقت بخیر
ما ی خونواده سه نفره هستیم همسرم لیسانس برق من لیسانس رادیولوژی دارم پسرمون نزدیک ٢سالگیشه ما میخوایم برا مهاجرت المان اقدام کنیم از طریق ویزای کاری همسرم که البته از طریق موسسه قراره کار پیدا بشه براش زبان المانی تازه میخایم شروع کنیم ایا راهی هست که بدون پول دادن به موسسات خودون کار پیدا کنیم همسرم رزومه خوبی داره و جندتا مدرک بین المللی دوره های برق و ٤سال سابقه کاری
ایا باید حتما مدرک b2 داشته باشیم؟ یا در حد حرف زدن المانی کافیه
هزینه های مهد اونجا چطوره؟
درامد یک مهندس برق با شرایطی که گفتم چطوره؟
بعد از اقامت قراره من برای پزشکی یا دندان شروع کنم باید چه مدارکی رو ترجمه کنیم مدرک دیپلم هم لازمه؟ و اینکه من دانشگاه سراسری قبول شدم چه چیزی باید نشون بدینم بهشون تا ثابت بشه
اینکه میگن ویزای همراه چندماه بعد از ویزای همسرم برای ما میاد درسته؟حدودا چقد طول میکشه؟ممنونم به خاطر راهنماییهای خوبتون

سلام
1- اصلا اجباری نیست به موسسات پول بدین. مضاف بر اینکه موسسات کاری هم براتون نخواهند کرد. حداقل من تا الان ندیدم کسی بتونه از طریق موسسات کاری پیدا کنه. خودتون از ایران رزومه بفرستین، برای کار اقدام کنین. البته در کل کار پیدا کردن از این طریق خیلی سخته. همسرتون باید توی چیزی تخصص داشته باشن که واقعا تک و توک آدم توی اون زمینه باشه. وگرنه کارشون خیلی مشکله. یه راهش هم اینه که اول درخواست ویزای جویای کار کنن که یه ویزای شیش ماهه است، از همون ایران این ویزا رو می گیرن، میان اینجا. 6 ماه فرصت دارن که کار پیدا کنن، اگر پیدا نکردن باید برگردن.
البته پیشنهاد من اینه که از همون ایران اول مثلا 50 تا 100 تا رزومه بفرستن، اصلا ببینن چه فیدبک هایی می گیرن، بعد برای این ویزا اقدام کنن.
در مورد رزومه ی همسرتون، در عمل تنها چیزی که مهمه سابقه کار مرتبط با چیزی هست که براش اپلای می کنن. بقیه همه اش حاشیه است. مهم تخصص ایشونه.
2- اگه سایت سفارت نوشته ب2 میخواین که می خواین، وگرنه خیر. اما اگه واقعا حد حرف زدن آلمانی رو می خواین شما با ب2 هنوز هم نمی تونین خوب آلمانی حرف بزنین.
3- هزینه های مهد رو در صورتی که هر دو دانشجو یا کارمند باشین یه مقدار زیادش رو دولت میده تا جایی که می دونم. الان ما که این شرایط رو داریم، ماهی حدود 280 یورو میدیم. نمی دونم اگر خانه دار باشین چقدر باید بدین، اما میدونم که خیلی بیشتره. مثلا برای Tagesmutter (چیزی شبیه بیبی سیتره، ولی فرقش اینه که یه نفر بچه ی چند نفر رو نگه میداره و شما باید بچه تونو ببرین پیش طرف)، 1400 یورو میشد که ما باید 400 یوروش رو می دادیم و بقیه اش رو دولت پرداخت می کنه. برای مهد کودک نمی دونم قیمت واقعیش چقدره.
3- خیلی خیلی خیلی بستگی به پوزیشن و شرکتی داره که همسرتون گیر بیاره. من در مورد مهندس برق نمی دونم، اما خب کسایی رو میشناسم که چند سالی سابقه دارن و الان حدود ماهی 5000 یورو میگیرن. اما اینم بگم که تجربه ای که شخص تو ایران داشته باشه، به اندازه ی تجربه ی تو آلمان حساب نمیشه.
4- بله، مدرک دیپلم رو هم لازم دارین. نمی دونم برای لیسانس هم لازمه یا نه، اما مثلا برای ارشد گواهی قبولی توی کنکور سراسری رو می خوان که باید از وزارت علوم درخواست بدین.
اینم بهتون بگم که بر خلاف تصور عموم اینجا این طوری نیست که یهویی برین سر ترم ثبت نام کنین و برین بشینین سر کلاس. بعضی ها فکر می کنن اینجا چون کنکور نداره، هر کس می تونه هرچی می خواد هر جا می خواد بخونه. شما هم باید اپلای کنین، مدارکتونو بفرستین برای دانشگاها، ببینین کجا می تونین پذیرش بگیرین.
5- یکی از مدارکی که ویزای همراه می خواد، داشتن یه خونه ی 24 متری هست. اگر همسر شماقبل از رفتنشون یه خونه ی 24 متری تو آلمان اجاره کرده باشن، ممکنه بتونین همزمان ویزا بگیرین.
نمی تونم بگم چقدر طول می کشه، خیلی شانسیه واقعا. ولی اگه همه ی مدارکتون کامل باشه، تو دو سه ماه نهایتا جواب می گیرین برای ویزای همراه.

سپند شنبه 27 آبان 1396 ساعت 12:03

سلام
خوب هستین؟
من متولد 73 هستم و سال 91 که سال بعدش کنکور داشتم، تغییررشته دادم که برم پزشکی ولی نشد. 2-3 سال درگیر کنکور و مسائل روانی بودم و بالاخره ترم اول (مهر) سال 95 وارد رشته مهندسی برق دانشگاه آزاد در یک شهر بزرگ شدم. البته بخاطر معافیت گرفتن، سال 93 تو همون دانشگاه در رشته‌ی مهندسی نرم افزار ثبت نام کرده بودم و 8-12 واحد (بستگی به گرایشی که باید در آینده انتخاب کنم) برام معادل سازی می‌شه.
منتها من چون خیلی به یادگیری اهمیت می‌دم و در دبیرستان هم زیاد ریاضی نخوندم و رشته فعلیم خیلی به ریاضی بستگی داره و خودم باید جبرانش کنم، تاحالا هر ترم زیاد واحد برنداشتم و یا حذف کردم تا هم خوب درس رو متوجه بشم و هم نمره‌ام بالا باشه. به این ترتیب ترم اول و دوم به ترتیب 10 و 11 واحد با نمره‌های بالا گذروندم. فعلا 8 واحد معادل سازی برام شده و 4 واحد هم دروس عمومی در تابستون گذروندم. این ترم یعنی ترم سوم هم 12 واحد گرفتم.

البته قبول دارم که برنامه‌ریزیم درست نبوده تاحالا، ولی قصد دارم از ترم‌های بعد درستش کنم. البته شاید یکی از دلایل کندیم این باشه که مثل بقیه دانشجوها نیستم که فقط یه جزوه‌ای بخونن و برن نمره بگیرن. من برای همه درسهام بهترین رفرنس‌ها رو پیدا می‌کنم و سعی می‌کنم مثل دانشجوهای آمریکایی یا آلمانی و مطابق چیزی که دانشگاه‌هاشون ازشون می‌خواد، درس بخونم.

متاسفانه این ترم مشکلی برای مادرم پیش اومد که همش مجبور بودم بیرون از منزل باشم و وقت زیادی برای درس خوندن نداشتم و به احتمال زیاد مجبور می‌شم یکی از درسهای مهم این ترم (مدار 1) که 3 واحدی هست رو حذف کنم چون واقعا مفهومی متوجه نشدم و از طرفی درس مهم و پایه‌ای هست. به این ترتیب واحدهای قبولی این ترمم می‌شه 9 واحد.

پرسشی که از شما داشتم و ممنون می‌شم لطفا پاسخ بدین، اینه که آیا این واحدگیری‌های کم (اما بعدا جوری واحد بردارم که 9 ترمه دوره رو به اتمام ببرم) و تمام چیزهایی که براتون توضیح دادم، با وجود نمرات بالا و معدل کل لیسانسم که احتمالا بالای 18-19 خواهد بود، برای پذیرش ارشد در آلمان مشکل ساز خواهد بود؟ یعنی ممکنه به اینکه چرا اوایلِ لیسانسم واحد کم پاس کردم گیر بدن؟

خیلی ممنونم و ببخشید اگر خیلی وارد جزئیات شدم.

سلام
برای ارشد فکر نمی کنم مشکلی باشه. گرچه خب طبیعیه که اگر در شرایط مقایسه قرار بگیرین، کسی رو که سریع تر تموم کرده رو برمیدارن. اما خب اگه بتونین معدل 18 19 بگیرین، با توجه به اینکه کمتر بچه ها همچین معدلی دارن، احتمالا مشکلی براتون پیش نمیاد و بازم شرایط خوبی دارین. البته دقت کنین که اینو با فرض تموم کردن تو 9 ترم گفتم.

سهند شنبه 27 آبان 1396 ساعت 10:36

ببخشید حواسم نبود لینکش رو نفرستادم. بفرمایید:
https://www.youtube.com/watch?v=phh6TIC_6I8
لطفا اگر می‌شه تا آخرش رو گوش بدین چون خیلی حرفهاشون عجیبه! یعنی آدم باورش نمی‌شه در آلمان هم این موارد دیده بشه.
البته ایشون هم دانشجوی دکترا هستن در زیگن و با قشری که فرمودین در تماسن.
ممنون.

خواهش می کنم.
والا نمی دونم، خب هر کس تجربه ی خودشو میگه دیگه. شاید اگر واقعیت جامعه رو بخواین بهترین کار مراجعه به آمارهای رسمی و مطالعات جامعه شناختی باشه. چون این طوری واقعا مورد به مورد فرق می کنه، مثلا ممکنه شهر به شهر اصلا فرهنگ آدما متفاوت باشه. و یه دلیل تجربه های مختلف ما ایرانی ها هم همین باشه.
اما اینکه فکر کنین تو آلمان هم یه سری موارد دیده بشه، خب دیگه تصور اشتباه شماست. بالاخره اینام آدمن. فرشته نیستن که. اما خب اون چیزی که من دیدم اینه که در حالت کلی کمتر موضوع صحبتشون آدماست. یا حداقل تا الان برای من پیش نیومده که مثلا با همکارام که سر ناهاریم، راجع به کسی یا کسانی صحبت کنن. اما بعید نیست که یه سری جاها که پای منافعشون در خطر باشه، خب بخوان زیرآب کسی رو هم بزنن.
شاید بهتر باشه از آدمای مختلفی نظر بپرسین اگه براتون خیلی مهمه. مثلا تو گروه های فیس بوکی که همه جور ایرانی از هر قشری توش هست. واقعا تجربه های یکی دو نفر قابل تعمیم به همه نیست.
اما اینم بهتون بگم من تازه این آقا رو باهاش آشنا شدم. همسر چند تا از لینک هاشو گوش داده بود تو یوتیوب قبلا و همین چند روز پیش داشت میگفت همچین کسی هست و من چند تا از ویدیوهاشو دیدم، اطلاعات خوبی میده (گرچه همسر میگفت صد درصد موافقم نیستم با حرفاش، ولی خب اکثر چیزایی که میگه درسته). بنابراین، اطلاعاتی که ایشون میده رو به عنوان اطلاعات غلط نگاه نکنین صرفا به این دلیل که من تجربه ی دیگه ای داشتم. چه بسا من برداشتم از جامعه ی آلمان اشتباه بوده باشه.

سهند جمعه 26 آبان 1396 ساعت 18:25

سلام
خوب هستین؟
ببخشید ممنون می‌شم اگر این ویدیو از آقای سرخ‌پور رو ببینید و نظرتون رو بفرمایید چون حرفاشون با شما فرق داره. مثلا شما می‌گفتین آلمانی‌ها پشت سر کسی حرف نمی‌زنن ولی ایشون می‌گن به شدت خاله زنکن و زیرآب ایشون رو هم زدن!
با تشکر.

سلام
شما لینکی نفرستادین ولی خب در هر صورت من نمی تونم راجع به همچین چیزی نظر بدم.
ایشون بر اساس تجربه ی خودشون گفتن، منم بر اساس تجربه ی خودم. خیلی مهمه آدم با کی ها در ارتباط باشه. بالاخره وقتی آدم دانشجوئه خب بیشتر با قشر تحصیل کرده و استادا و دانشجوها سر و کار داره و طبیعیه که دیده های من قابل تعمیم به کل جامعه نباشه.
ولی بازم اگه بخوایم در کل حساب کنیم، فکر نمی کنم جامعه ی خاله زنک و زیرآب زنی حساب بشن. من از خود آلمانی ها هم شنیدم که بخوان راجع به بدی های جامعه شون صحبت کنن و ایراداشونو بگن، اما واقعا هیچ وقت نشنیدم خودشون همچین صفت هایی رو به خودشون نسبت بدن.

خسته از جامعه جمعه 26 آبان 1396 ساعت 01:44

خیلی ممنونم.

1. یعنی خودشون نمی‌دونن اینا پررو و پرتوقعن و دنبال پول مفت هستن؟! اونوقت این هنجارشکنی و قانون‌شکنی براش روش مقابله‌ای تعریف و پیش‌بینی شده در آلمان؟!
در مقایسه با آلمان 20-30 سال پیش، آیا این کشور دچار تفاوت سطح فرهنگی در جامعه شده؟
منظورتون از اینکه آلمان هرگز اول نبوده در باکلاس بودن، دقیقا چیه؟ یعنی تعریفتون از "ّباکلاس بودن" چیه؟ خودتون تاحالا به اون کشورها رفتین تا از نزدیک درکش کرده باشین؟
ولی من فکر می‌کنم مردم هیچ کشوری از خارجی‌ای که خودشون باسواد و بافرهنگ بدوننشون بدشون نمیاد.

2. واقعا چرا اون ایرانی‌ها و افغانستانی‌ها اونجا که میان عوض نمی‌شن؟! خجالت نمی‌کشن از خودشون؟!!
البته منظورم تند تند لِین عوض کردنه و یا از پشت چسبوندن و چراغ و بوق زدن در خیابان‌های معمولی بود!
چطور بعضی از آلمانی‌های اصیل موهاشون مشکیه؟ فکر نکنم صرفا بخاطر مو مسخره بشن، چون کره‌ای ها و یا ژاپنی‌ها هم موهاشون مشکیه ولی همه می‌دونن چه ملتین.

3. پس چطور سلامت جامعه و سطح فرهنگ کشورشون رو حداقل ثابت نگه می‌دارن که پایین نره؟

4. چطور در کشوری مثل آلمان، زور مردم خودشون نمی‌رسه به سیاستمدارا؟ دموکراسی نیست؟ وقتی مرکل دوباره پیروز شد، یعنی حتما مردم مشکلی با این بحث نداشتن...؟
البته به جز پناهنده‌های الکی، دانشجوهای الکی هم داریم! الان تو ایران می‌بینین که خیلیها که اصلا و ابدا درسخون نبودن و با هزار زور و نمره ناپلئونی، به زور و کلک ادامه تحصیل در یه رشته بی ربط و نسبتا آسون می‌خوان بیان آلمان که بعدش هم کنگر بخورن و لنگر بندازن!

البته منظور از جنگ و دعوا این بود که به علت تفاوت‌های فرهنگی و... دچار مشکلات روانی‌ای بشن که حملات تروریستی انجام بدن از بس که با یه چشم دیگه بهشون نگاه شده.

مثلا یه خارجی نمی‌تونه یه شرکت بزرگ راه‌اندازی کنه؟

اینایی که می‌گن از پناهنده‌ها به عنوان نیروی کار استفاده می‌کنن، مگه نمی‌دونن که اینا می‌خوان با پولی که دولت بهشون می‌ده بخورن و بخوابن؟!

سلام
1- چرا می دونن، اما نمی تونن کاری بکنن. چون اونایی که میان پرونده سازی می کنن دیگه. آلمانی ها هم که نمی تونن واقعیت پرونده ی طرفو پیگیری کنن. هرچی مدرک طرف میده رو مجبورن باور کنن. چطور ثابت کنن طرف دروغ میگه. من از آلمانی ها هم شنیده ام که با پناهنده ها کار کردن و میگن خود این پناهنده ها میگن ما قلبا مسیحی نشدیم، فقط داریم میگیم مسیحی ایم، ولی خب وقتی چیزایی که روی کاغذ میگن خلاف اینه، کسی نمی تونه بگه حرف طرف سنده. مجبورن چیزایی رو که کتبا میده قبول کنن.
من 20 30 سال پیش آلمان نبودم، نمی تونم نظر بدم.
اون که گفتم آلمان کشور باکلاسی نبوده هرگز، چون از نظر سطح زندگی کلا تو همه ی آمارها آلمان تو اروپا زیاد بالا نیست. البته منظورم بین کشورهای مطرحه، وگرنه کشورهایی مثل یونان و پرتغال و اینا که خب وضعشون مشخصه.
2- متاسفانه خیلی از پناهنده ها کلا از فرهنگ ضعیفی میان. بنابراین نه تنها اینا رو بد نمی دونن، بلکه هنجارشکنی و قانونمند نبودن رو ارزش می دونن. همون طور که تو ایران اونایی که تو صف خودشونو جا می زنن و پارتی بازی می کنن و ... خودشونو زرنگ می دونن. خب اینام همونان دیگه.
آلمانی های اصیل موهاشون مشکی نیست. کی اینو گفته؟ تو جنوب آلمان موها تیره تر از شمال هست، اما بازم من هیچ وقت نشنیدم کسی بگه بعضی آلمانی های اصیل موهاشون مشکیه. تا جایی که من میدونم اونایی هم که مشکیه حاصل دورگه بودن و این چیزاست. وگرنه پروتوتایپ آلمانی موهاش روشنه.
من مسخره شدن به خاطر رنگ مو رو مثال زدم، چون دقیقا برای یه بنده خدایی اتفاق افتاده بود، با اینکه بچه متولد آلمان بود.
ضمن اینکه کره ای ها و ژاپنی ها هم قرار نیست از مسخره شدن در امان باشن که. من نگفتم که فقط مثلا ایرانی ها یا افغانستانی ها مسخره میشن که. گفتم؟ اگه گفتم، من اشتباه کردم.
3- کیا؟ آلمانی ها؟ خب الان یکی از مشکلاتشون دقیقا همینه دیگه. میتونن قوانین رو سفت و سخت بگیرن که مثلا سطح امنیت جامعه تغییری نکنه، اما خود فرهنگ رو چیکار کنن؟ این از موضوعات مورد بحث موافق ها و مخالف های پذیرش پناهنده هاست. نمیشه براش راحت یه جواب ساده پیدا کرد.
4- دموکراسی هست. اما سیستم سیاسی آلمان پیچیده است. فکر می کنم شما باهاش آشنا نیستین. AFD دفعه ی قبل زیر 5 درصد رای آورد و اصلا نتونست کرسی بگیره و وارد پارلمان باشه تا جایی که من میدونم. اما الان 13.3 درصد رای آورده. یعنی چیزی حدود 8 درصد افزایش داشته تعداد رای دهنده هاش.
حزب مرکل (CDU) هم حدود 8 درصد افت داشته تعداد رای هاش. این جوری نیست که شما فکر می کنین تاثیری نداشته نظر مردم.
اما خب در کل خیلی از مردم معتقدن مشکلات بسیار مهم تری دارن که پناهنده ها چندان هم تاثیرگذار نبودن رو شرایط کشور. مثلا شما فکر کنین الان یه حزبی تو ایران تاسیس بشه مخالف مهاجرها (که عمدتا افغانستانی هستن). به نظرتون مردم چقدر میرن سراغ این حزب؟ اگه کسی ازاین حزب کاندیدا بشه و همه ی شعارهاش علیه افغانستانی ها باشه، چقدر مردم بهش احتمال داره رای بدن؟ فکر نمی کنین خیلی از مردم میگن الان مشکلات ما اینا نیست؟ فکر نمی کنین خیلی ها میگن ما خیلی مشکلات بزرگتری داریم که تحت الشعاع حضور افعانستانی ها قرار نمی گیره؟ خب آلمان هم همین طوره. خیلی ها معتقدن هنوز که مرکل کارش درسته و راضین ازش. مردم فقط اومدن پناهنده ها رو نگاه نمی کنن که. مثلا نگاه می کنن رشد اقتصادیشون چقدر بوده؟ ایجاد کار و اشتغال چقدر بوده؟ آیا راضی کننده بوده یا نه؟آیا از روند کاری مرکل در حالت کلی راضی هستن یا نه؟ اگه ببینن راضین خب راضین دیگه. به زور که نمی خوان بگردن دنبال این که ایراد بگیرن از سیاستمداراشون. الانم البته این طوری نیست که فکر کنین چون مرکل اومد دیگه همه چی مثل قبله. الان AFD، هشتاد و نه تا کرسی داره تو پارلمان. کم هم نیستن.
در مورد دانشجوها، اول اینکه اصلا دانشجو نمی تونه کنگر بخوره و لنگر بندازه. دوم اینکه خود آامانی ها 40 درصدشون که تو رشته ی مهندسی شروع می کنن، وسطش ول می کنن از بس سخته. این طوری نیست که شما فکر می کنین. تو آلمان اگه یه درس اصلی یه رشته رو سه بار بیفتین، دیگه هیچ جای آلمان حق ندارین اون رشته رو بخونین. مثل ایران کیلویی نمره نمیدن، این طوری نیست که هر کس وارد دانشگاه شد، حتما فارغ التحصیل هم بشه.
دانشجوهای خارجی هم بعد از تحصیل 18 ماه وقت دارن که کار مرتبط با تحصیلشون و با درآمد کافی پیدا کنن. اگر پیدا نکردن، بهشون میگن خوش آمدین. بهشون وقت میدن که کشورو مثلا در عرض یه ماه ترک کنن. اگر هم طرف تونست کار خوب پیدا کنه و درآمد خوب داشته باشه، که خب آلمان هم از خداشه که نیروی کار بگیره. چی از این بهتر که یه کسی 12 یا حتی 16 سال تو یه کشور دیگه درس خونده باشه، حالا بیاد دو سال تو آلمان درس بخونه و بعد هم براشون کار یه مهندس رو انجام بده؟
5- تفاوت های فرهنگی درسته که میتونه طرف رو تحت تاثیر قرار بده، اما خب به نظر من در اون حد هم نیست که فکر کنین همه میرن تروریست میشن. بالاخره آدما خودشون هم یه تلاشی می کنن که با جامعه قاطی بشن دیگه. هیچ کس دوست نداره هر روز بیشتر و بیشتر از جامعه طرد بشه. اونایی که اینجا به دنیا بیان یا بزرگ بشن، باز خیلی خیلی بهتر جذب جامعه میشن و شاید حتی اصلا مشکلی نداشته باشن وقتی بزرگ شدن. ولی خب به هر حال یه گفتم دیگه تو محله های خارجی نشین، امار جرائم هم بیشتره متاسفانه.
6- بالقوه چرا، ولی بالفعل کار سختیه. البته طرف بعد از هشت سال زندگی تو آلمان می تونه درخواست پاسپورت آلمانی بده. بعد که دیگه آلمانی میشه خب راه براش خیلی بازتره.
7- خب همه ی پناهنده ها هم که این طوری نیست. مثلا من کسایی رو هم میشناسم که سوریه ای بودن، پزشک بودن و اومدن اینجا. خب اینا میرن آلمانی یاد می گیرن و بعد هم به عنوان پزشک مشغول به کار میشن. یه سری ها که واقعا با مشکلی اومدن آلمان (مثل همونایی که واقعا واسه فرار از جنگ اومدن) خب واقعا قصد دارن تو جامعه وارد بشن و یه زندگی خوبو شروع کنن. ولی یه سری ها مثل ایرانی هایی که میان و صرفا برای یه زندگی بهتر اومدن، آدمای مفت خوری هستن. همه رو نباید یه جور دید. من گفتم اونایی که دیدم بیشتر همین ایرانی ها و افغانستانی ها بودن. تا حالا خیلی تک و توک من با سوریه ای ها صحبت کردم. کلا هم سوریه ای ها آدمای بافرهنگی حساب میشن نسبت به مثلا عراقی ها یا افغانستانی ها یا حتی ایرانی ها. البته شاید هم این فقط برداشت مائه. اما خب حداقل ما تو برخوردامون این طوری برداشت کردیم.

خسته از جامعه سه‌شنبه 23 آبان 1396 ساعت 16:59

درود

سپاس از وبلاگ شما. ممکنه سوالاتم تکراری باشه، پوزش می‌خوام. لطفا دقت بفرمایید من نژادپرست یا هرچیز دیگری نیستم و از شما خواهشمندم منطقی و بی‌طرفانه پاسخ بفرمایید. البته شاید سوالاتم نیاز به تحلیل یک جامعه‌شناس داشته باشد، لطفا نظر و تحلیل شخصی خودتون رو با ما در اشتراک بگذارید.

1. آیا از بعد از سال 2015 و ورود پناهجویان، چهره آلمان از یک کشور "غربی" تغییری کرده؟ حدودا چند درصد؟ چون بعضی از دوستان می‌گن "آلمان کشور چیپی شده" و کشورهای دیگه رو برای مهاجرت ترجیح می‌دن! آیا واقعا این چنینه یا این چنین خواهد شد؟ که حتی بعضی از محقق‌ها هم گفتن که دیگه آلمان مثل قبل نخواهد بود و تغییر بنیادی در جامعه و کشورش ایجاد شده که قابل جبران یا بازگشت نیست، حتی با برنامه‌های اینتگریشن.

2. آیا وجود این همه پناهنده سوری و عراقی و... باعث افت کیفیت زندگی و رعایت حقوق شهروندی در آلمان نمی‌شود؟ رفتار ترک تبارها که مشهوره که حتی اونایی که در آلمان متولد شدن هم گفته می‌شه که بی فرهنگ هستن بعضی‌هاشون، با وجود تربیت و پرورش در سیستم آلمانی. آیا این مسئله می‌تونه درمورد پناهجوهای جدید هم مطرح بشه و مثلا چند سال دیگه تفاوت چشمگیری رو به عنوان مثال در رانندگی در خیابان‌ها و لایی کشیدن و...! ببینیم که شبیه به کشورهای خاورمیانه‌ای مثل ایران بشه؟

3. در مقابل بعضی افراد بی فرهنگ و بربری که احتمالا آلمان رو هم به گند کشیدن یا خواهند کشید، راه مقابله‌ای وجود داره؟ یا در اونجا هم باید به فکر مهاجرت از شر اینجور "آدم"‌ها باشیم؟؟؟

4. در قسمت نظرات خیلی از سایت‌های خبری به زبان انگلیسی هم خیلی‌ها از وضعیت آلمان در مورد پناهندگی و... شاکی‌اند. آیا واقعا مردم آلمان شاکی از این وضعیت هستند و زورشون نمی‌رسه که نذارن دولتشون پناهنده راه نده یا بی تفاوتن؟؟ حتی بعضی‌ها هم عبارت "White Genocide" یا همون نسل کشی سفیدپوستان رو مطرح می‌کنن که منظورشون اینه که دولتشون با این پذیرش پناهجو قصد داره نژاد سفید رو از بین ببره!! چون ماشالا تولید مثل این افراد هم خیلی زیاده! یا فکر می‌کنن که این افراد قصد کلونیزه کردن آلمان رو دارن، حتی یک طراح مد معروف آلمانی اخیرا گفته که بعضی از این افراد پناهجو اعتقاد دارن که بزرگترین اختراع در آلمان، هولوکاسته!! بنابراین شاید این احتمال وجود داشته باشه که آلمان در چندسال دیگه صحنه جنگ و دعوای پناهنده‌ها و مهاجرین با سفیدپوستان و آلمانی‌ها به همین صوری که هم اکنون هم مشاهده می‌شه (مثلا چاقوکشی و حمله با تبر) بشه.


خلاصه کلام اینکه با وجود کم بودن تعداد مهاجرین و پناهجویان نسبت به جمعیت آلمان، تولید مثل این قشر بسیار بالاتر از آلمانی‌ها است و هر سال هم مثل اینکه قرار شده دویست هزار پناهنده وارد کنن! با توجه به وضعیت و سابقه ترک تبارها در بافرهنگ بار نیامدن و به هم ریختن بعضی از قسمت‌های جامعه مثل رانندگی، آیا وضعیت آلمان هم در 10-20 سال آینده مثل جامعه کاملا مریض ایران یا کشورهای ویرانی که پناهنده‌ها از آنجا آمده‌اند خواهد شد؟

با سپاس فراوان.

سلام
1- همه ی شهرها تغییر نکرده، اما خب بعضی جاها پناهنده ها بیشتر هستن، بعضی جاها کمتر. نمی تونم بگم کلا شکل شهرها یا چهره ی شهرها تغییر کرده و دیگه اصلا مثل سابق نیست، اما خب بی تاثیر هم نبوده قطعا. تو شهرهایی که قبلا بیشتر انگلیسی و آلمانی می شنیدی تو خیابون، الان خیلی زیاد عربی و فارسی می شنوی.
,و این تاثیر و تغییر (حتی اگر کم هم باشه) به نظر من شخصا هرگز با برنامه های انتگراتسیون حل نمیشه. چون واقعیتشو بهتون بگم اونایی که اومدن یه عده جوون پر روی پر توقعن که فقط اومدن پول سوسیال بگیرن و کار هم نکنن. این پناهنده هایی که من تا حالا دیدم (من فقط ایرانی ها و افغانستانی ها رو باهاشون برخورد داشتم)، آدمایی نیستن که ذره ای از خودشون نشون بدن که قصد دارن از نظر فرهنگی مثل آلمانی ها بشن. آدم های هنجار شکن و قانون شکنی که هیچ ابایی از انجام این کاراشون ندارن و اصلا هم براشون مهم نیست که خیلی از کاراشون خلاف قانون یا فرهنگ اینجاست!
نمی تونم بگم آلمان کشور چیپی شده یا نه. بستگی داره با کجا مقایسه کنین و چطور مقایسه کنین. تو اروپا از نظر باکلاسی و اینا آلمان هرگز اول نبوده که حالا فکر کنین آخر شده. همیشه بالاترین سطح زندگی مال کشورهای اسکاندیناوی بوده و هست.
اما به این هم فکر کنین که درسته که اومدن پناهنده ها بدی هایی داشته، اما کشوری که پناهنده ی کمتری پذیرفته، قطعا خارجی پذیری کمتری هم داره در حالت کلی (این تصور که اونا پناهنده نمی پذیرن، اما از خارجی تحصیل کرده خوششون میاد، غلطه). آلمان کشور خارجی پذیریه، پناهنده هم زیادتر پذیرفته. بنابراین، زندگی شما به عنوان یه خارجی تو آلمان راحت تر از کشورهای کمتر مهاجرپذیر خواهد بود. اگر فکر می کنین هر کشوری کمتر مهاجر داره بهتره، به این هم فکر کنین که خب چرا مردم نمی رن اون کشور؟! چه مشکلی داره؟ اگر سایرین رو نمی پذیره، چه دلیلی داره که شما رو بپذیره؟
2- ترک های آلمان در حالت کلی اگر بخوایم ببینیم، باید بهتون بگم هزاران بار رفتار و اخلاقشون بهتر از ایرانی ها و افغانستانی هاست. باز ایرانی ها از افغانستانی ها بهترن. من زیاد با عرب ها برخورد نداشتم که بخوام بگم. اما ببینین پناهنده ها دو دسته ان. یکی اونایی که واقعا مشکلی داشتن و به خاطر جنگ اومدن و واقعا قصد دارن مثل آلمانی ها بشن. یکی اونایی که هیچ مشکلی نداشتن و با یه سری بهونه اومدن و فقط به امید گرفتن پول مفتن (مثل اکثریت قریب به اتفاق ایرانی ها). اون دسته ی اول سعیشونو می کنن که مثل آلمانی ها بشن. اما دسته ی دوم نه. اما از لحاظ رعایت قوانین، من تا الان ندیده ام بتونن تاثیر قابل توجهی توی چیزایی مثل رانندگی داشته باشن. قوانین رانندگی آلمان بسیار سفت و سخته و اصلا هم شوخی بردار نیست. اکثر جاها هم دوربین داره و خبری از اون لایی کشیدن های ایران نمی تونه باشه. البته اینم بگم که تعداد خیلی کمی هم جرئت این کارو دارن. چون تو خیلی از اتوبان ها سرعت آزاده. وقتی یه سری ماشین دارن با سرعت 230-240 تا از کنارتون رد میشن، لایی کشیدن ریسک بزرگیه که هر کسی انجام نمیده.
ولی اینو هم بهتون لازم میدونم بگم که اینکه میگین با وجود متولد شدن تو اینجا یه سریهاشون بی فرهنگن، اگه میگیم 80 درصد تقصیر اون شخص و خانواده اش هست، خوبه 20 درصد هم آلمانی ها و جامعه رو مقصر بدونیم. پذیرفته نشدن این افراد از طرف جامعه (مثلا به خاطر موی مشکی و مسخره شدن تو مدرسه، به خاطر لهجه و مسخره شدن، به خاطر حجاب یا چیزای این چیننی) هم بی تاثیر نیست.
3- متاسفانه راه خاصی وجود نداره. فقط هر کسی باید سعی کنه خودش طوری رفتار کنه که نماد "این خارجی های بی فرهنگ" نباشه. به نظر من این تنها کاریه که می تونیم بکنیم.
4- نه تنها عده ی زیادی از آلمانی ها شاکین از شرایط، بلکه آدمای خارجی مثل خود بنده هم کاملا شاکی ایم از این همه پذیرفتن پناهنده های "الکی". من شخصا تا الان حتی با یه مورد مثلا پناهنده ی ایرانی سیاسی هم مواجه نشدم که بگم طرف واقعا مشکلی داشته! همه طبق اون چیزایی که خودشون میگن بدون دلیل و الکی و صرفا برای یه زندگی بهتر اومدن اینجا. اینجا هم میرن ادعا می کنن ما مسیحی شدیم و جونمون تو ایران در خطره و آلمان هم به تمام کسایی که با این حربه میان پناهندگی میده!! جالب اینکه خود آلمانی ها هم می دونن که اینا دروغ میگن و مسیحی نشدن اصلا، اما وقتی طرف ادعا می کنه مسیحی شده، کاری نمی تونن بکنن.یه چهار تا سوال ازشون می پرسن که برای اونم یه جزوه هست، می خونن و قبول میشن. بعدشم که قبول شدن، سفره ی حضرت ابوالفضل پهن می کنن!! خب حق دارن واقعا آلمانی ها، حق دارن. من شخصا به عنوان یه خارجی بهشون حق میدم.
در مورد کلونیزه کردن جامعه و اینا، دوباره به نظر من بخشیش به خاطر جامعه است. جامعه اینا رو نمی پذیره، طرد می کنه، اینا هم امثال خودشونو پیدا می کنن و به شکل ناخواسته ای جامعه ای درست میشه از افغانستانی ها، ترک ها، عرب ها و غیره.
اما اون جنگ و دعوای سفیدپوستا و پناهنده ها دیگه خیلی اغراق آمیزه. اکثر این پناهنده ها به فکر دعوا و این چیزا نیستن. اومدن یه پولی بگیرن و زندگی کنن، بدون اینکه زحمت بکشن و کار کنن! خیلی هنر کنن حالا میرن یه تاکسی دار میشن دیگه. خیلی تا فاز این نیستن که بخوان کل مملکتو از دست آلمانی ها دربیارن. البته ناگفته نمونه از اون ور هم اصلا بهشون نمیدن که بخوان بگیرن! به عنوان مثال، علی رغم این همه آلمانی ترک تبار که متولد اینجا هستن و ترک هایی که سال ها پیش اومدن، الان تو خیلی از مشاغل ترک ها حضور ندارن. حالا بازم نمی دونم به خاطر همون طرد شدن از جامعه است یا چیز دیگه، ولی ترک ها خیلی هاشون شغل ازاد دارن، سوپر مارکت دارن، آرایشگاه دارن، تو این جور کاران. کمتر میرن سراغ شغل های مهندسی و مدیریت و اینا. بیشتر تو فکر پول درآوردنن.
5- وضع دیگه اون قدر هم فجیع نیست که فکر کنین تو ده بیست سال آینده قراره تعداد خارجی ها از آلمانی ها بیشتر بشه! نه اون طوری ها هم نیست.
واقعا هیچ کس نمی دونه در آینده قراره چی بشه. از طرفی بعضی از تحلیل گرا این طور تحلیلی می کنن (با اعداد و ارقام ها، نه مثل من که دارم نظر شخصی میدم) که آلمان با توجه به کمبود نیروی کارش و اینکه آدمایی که دارن میان جوون، به طوری حساب شده پناهنده پذیرفته، این طوری نیست که فکر کنین از سر دلسوزیه و در درازمدت به نفع آلمانه این حضور خارجی ها. یعنی آلمان میخواد از این نیروی جوون خارجی ای که واردش میشه استفاده کنه. اما خب بعضی ها هم میگن که در نهایت به ضرر آلمان خواهد بود.
دیگه خدا میدونه بعدا چی میشه و آیا آلمان می تونه با برنامه های جدیدی این آدمای خارجی رو جذب جامعه اش کنه واقعا یا نه.
--
مجددا تاکید می کنم تمام چیزایی که گفتم برداشت شخصیم بود از وضعیت فعلی و مباحث گفته شده به هیچ وجه قابل استناد و ارجاع برای کسی و نوشته ای نیستن.

ناشر مولف سه‌شنبه 23 آبان 1396 ساعت 16:28 http://khanehfarda.blogsky.com/

سلام دختر معمولی
من یک نامه نوشتم به یک استاد آلمانی که بنظر خوب میومد. انقد هم خودمونی شدم باهاش که اول نامه نوشتم اینطوری:
Dear Prof. Dr.
بعد هم اسم رو همراه فامیل گذاشتم.
اونم نه گذاشت و نه برداشت خیلی رسمی جوابمو داد:
dear sir
خورد تو ذوقم. در حال درخواست دادن برا پسادکتری هستم. و اخیرا به هرکی درخواست میدم هی تاکید میکنه که dear Mr در حالیکه من مرد نیستم (!)
امروز یک بررسی کردم که شاید چون دارم از خارج از آلمان اقدام میکنم اینطوریه. برا همین اول رفتم سراغ دوره های رایگانی که میذارن. یک دوره همینطوری بعد از کلی سرچ پیدا کرده که آموزش زبان بود. ولی نوشته بود که مثلا برا مجوز سفر خارج ازکشور قابل انتقال نیست. بعد هم انگار برا کسایی بود که از داخل آلمان اقدام میکردن.
میخواستم بپرسم دوره ای سراغ داری که مثلا به رشته مهندسی کامپیوتر بخوره و رایگانو کوتاه باشه. تا مثلا من رفتم دوباره به این استاده ایمیل زدم دیگه اینطوری جوابمو نده؟

سلام عزیزم

این چیز عجیبی نیست.
ولی کلا تو آلمان خیلی انتظار نامه های رسمی و اینا نداشته باشین. یه وقت می بینی ایمیلو با Hallo Felani شروع می کنن که اصلا هلو شونو آلمانی نوشتن، بعدش هم اسمتو نوشتن!
اینم که بنویسن آقای فلانی عجیب نیست. برای منم اتفاق افتاده. خب اونا که نمیرن اسمتو سرچ کنن که بدونن دختری که. رزومه ی آلمانی هم باید عکس داشته باشه. معلومه رزومه ات به فرمت آلمانی نیست. حتی یه بار یکیشون تو ایمیلی که به من جواب داد پیشنهاد داد عکس بذار تو رزومه ات که بدونن خانومی یا آقا. اینا حوصله ندارن برن سرچ کنن!
یه کار دیگه هم که می تونی بکنی اینه که جزو مشخصات شخصیت، اون بالا بنویسی جنسیت: خانم. بعضی جاها که به صورت اتوماتیک اولش پردازش میشه (مثل شرکت های بزرگ) اطلاعات مربوط به جنسیت و ملیت و اینا حذف میشه. اما برای بقیه می مونه. این روش هم خوبی ها و بدی های خودشو داره دیگه.
راستش من دوره ای نمیشناسم. اگر هم همچین دوره ای باشه، بعید میدونم راحت بتونی براش ویزا بگیری.
اینکه بیای از آلمان ایمیل بزنی هم متوجه نشدم چه فرقی قراره برات داشته باشه. اینکه جنسیتت رو اشتباه بنویسن، دلیلش این نیست که از خارج از کشور داری اقدام می کنی. بهترین کار همون ذکر کردن صریح جنسیت یا گذاشتن عکسه تو رزومه.

ana سه‌شنبه 23 آبان 1396 ساعت 11:58

سلام عزیزم
من نویسنده خاموشت هستم
از اینکه تجربیاتتو با ما شریک می شی خیلی ممنونم، من به شخصه خیلی چیزا یاد گرفتم
یه سوال دارم، یا بهتر بگم یه معضل
من استاد دانشگاهم، 29 سالمه، اما رشته ام رو دوست ندارم اگر چه توش موفقم، میخوام برای رشته دندانپزشکی برم خارج از کشور.
کشورای گرون نمی تونم برم، چون نزدیک به دو ساله کار می کنم و خودتون وضع دلار رو می دونین. برای کشورای دیگه هم می خوام اپلای کنم مدرک ایلتس می خواد.
زبانم بد نیست، راحت مقاله می خونم می نویسم اما اسپیکینگ و اینا مشکل دارم چون هرگز کلاسی نرفتم یا سعی نکردم صحبت کنم با کسی حتی خودم!!
3 مسئله دارم:- سنم بالاست و وقت زیادی واسه تلف کردن ندارم... هزینه زیادی نمی تونم بدم مثلا امریکا یا انگلیس یا استرالیا... کار می کنم فعلا و وقت کامل روزانه برای گذاشتن روی زبان ندارم
1. شنیدم آلمان اگر بالاتر از لیسانس باشی و برای پزشکی بخوای اپلای کنی نیازی به گذروندن کالج و امتحان ورودی نیست و مستقیما میتونی بری بخونی. آیا صحت داره؟؟؟
2. و اینکه به نظرت آلمانی بخونم یا انگلیسی؟؟(هدفمو کشورای انگلیسی زبان بذارم یا المانی(کدومش یادگیریش کوتاه تره و کلا هزینه ای به نظرت بهتره)
3. فرایند یادگیری زبان چقدر طول می کشه(در داخل و خارج کشور)، میدونم این قضیه نسبیه ولی می خوام حداقل حداکثرش رو بدونم.
4. به نظرت برم خارج از کشور زبان بخونم بهتره و زمانش کوتاه تره(مثلا تایلند) یا همین داخل کشور؟
5. کلا پیشنهادی واسم نداری؟؟
لطفا هر تجربه ای داری بهم بگو... زندگیم برام ناامیدکننده شده، و هیچ چی رو دوس ندارم و همیشه به خاطر همین فاکتور مالی و زبان مجبور به ادامه رشته ای شدم که دوستش هم ندارم:-(
از اینکه وقت می ذاری واقعا ممنونم

سلام
از روشناییتون خوشحال شدم :)
1- تا جایی که میدونم و شنیده ام، کالج رو لازم نیست برین. امتحان رو خبر ندارم و تا جایی که میدونم امتحان ورودی ای نداره پزشکی، اون امتحان مال آخر کالجه. اما این جوری نیست که هر جا دلتون خواست برین ثبت نام کنین و شروع کنین به خوندن. باید مدارکتونو برای دانشگاها بفرستین، اونا بر اساس معدل شما، درس هایی که پاس کردین تو دیپلمتون و مقایسه اش با بقیه تصمیم می گیرن که به شما پذیرش بدن یا ندن.
2- اگر میخواین از لیسانس شروع کنین، هیچ آپشنی برای انگلیسی خودن پزشکی تو آلمان وجود نداره. مدرک آلمانی جزو مدارکی هست که بایدم وقع اپلای برای دانشگاها بفرستین.
3- اگر کلاس فشرده بری، 5 روز هفته، روزی 4 ساعت، حداقل یک سال تمام فقط برای کلاس رفتنت لازم داری. شیش ماه هم برای آمادگی امتحان و این چیزا حساب کنی، میشه 1.5 سال.
4- برای آلمان، تقریبا همچین آپشنی نداری که بیای آلمان و اول آلمانی بخونی. باید حداقل تا آخر ب2 بخونی، بعد اگر قبول کردن، پذیرش مشروط میگیری، میای میری کلاس د اس ها، امتحان د اس ها رو میدی، اگر قبول شدی، میری سر کلاس دانشگاه می شینی.
راجع به کشورهای دیگه زبان خوندن، من اصلا فکر نمی کنم بتونه کمکی بهت بکنه. تفاوتی با ایران نخواهد داشت.
5- توصیه ی خاصی ندارم، فقط خوب فکراتو بکن، بعد تصمیم بگیر. با توجه به سنت، مشکلات ویزا و این چیزا هم هست که لازمه بهش فکر کنی. مخصوصا که الان وقت دانشجویی رو هم برای حدود یه سال دیگه میدن! اگر رشته ای هست که ارشدش رو دوست داری و مرتبط با رشته ی لیسانسته، من توصیه میکنم برای اون درخواست بده. سن سی سال برای درخواست لیسانس دادن برای سفارت یه کمی بالاست، اما برای ارشد مجدد دیر نیست.

...... دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت 11:58

سلام ببخشید وبلاگتون یه حالتی داره که اگه داخلش کلیک کنیم یه سایت دیگه رو باز میکنه میشه درستش کنین

سلام
شرمنده، این دست من نیست. واسه یه سری از وبلاگا این اتفاق میفته. نمیدونم مال تبلیغات خود بلاگ اسکایه یا مشکلی داره. ولی فقط بار اولی که کلیک می کنین این طوریه فکر کنم.

saraaaaaaaa دوشنبه 22 آبان 1396 ساعت 08:58

سلام خانومی
میخواستم بدونم رشته نقشه برداری به آلمانی چی میشه ؟
نمیتونم پیداش کنم !!!
میدونم مستر فقط هانوفر و اشتوتگارت داره . ولی اینو انگلیسی از DAAD پیدا کردم .

سلام عزیزم
اول اینکه راستش بلد نیستم. انگلیسیشو بگو، اگه آلمانیش به چشمم خورده باشه، شاید بدونم.
دوم اینکه لازم نیست در به در دنبال همون اسم بگردی حتما. خیلی وقتا (واقعا خیلی وقتا) گرایش ها اصلا اسماشون با اسمایی که تو ایران می بینی یکی نیستن. گاهی اسماشون یکیه محتواشون فرق داره، یا بر عکس، گرایش خاصی ننوشته دانشگاه یا یه اسمی نوشته که شما فکر نمی کنن اون چیزی که شما می خواین اون تو باشه، ولی اون مطالب مد نظر شما تو همون دانشگاه گنجونده شده. خیلی درگیر اسم رشته نشو.

saeed یکشنبه 21 آبان 1396 ساعت 17:12

سلام
متن زیرو یه جا دیدم..دقیقا بیوی وبلاگ شما ست:
البته ممکنه با زاویه دید شما یه کم اختلاف زاویه داشته باشه
معمولی بودن در زندگی، میتواند سخت ترین وضعیت ممکن باشد!

مثلا:
شاگرد معمولی بودن، قیافه معمولی داشتن، دونده معمولی بودن، نقاش معمولی بودن، دانشجوی معمولی بودن، نویسنده معمولی بودن، معمولی ساز زدن، معمولی مهمانی دادن، فرزند معمولی داشتن!

منظورم از معمولی همان است که عالی و ایده آل و منحصر به فرد و کمیاب و در پشت ابرها نیست، بلکه همین جا، روی زمین، کنار ما، فراوان و بسیار هست.

فرهنگ ایده آل گرایی تیغ دولبه ای است که هم انگیزه ایست مثبت برای پیشرفت و هم می تواند شوق و ذوق فراوان آدمهای معمولی را شهید کند.

من مثلا بعد از سالها با علاقه نقاشی کشیدن، روزی که فهمیدم در نقاشی خیلی معمولی ام برای همیشه نقاشی را کنار گذاشتم.
این کنار کشیدن زمانی بود که همکلاسی دبیرستانم، در عرض دو دقیقه با مداد بی جانش، چهره معلممان را کوبید کنار طرحی که من بیست دقیقه طول کشیده بود تا دزدکی در حاشیه جزوه از او بکشم.

حقیقت این است که دوستم در نقاشی یک نابغه بود و تمرین و پیگیری من خیلی با نبوغ او فاصله داشت و من لذت نقاشی کشیدن را از خودم گرفتم تا خفت معمولی بودن را تحمل نکنم.

آن روزها آنقدر ضعیف بودم که با شاخص های "ترین" زندگی کرده و خود را مقایسه می کردم. و این ترین بودن آدم را ضعیف و شکننده می کند.

شاید همه آدم ها اینطور نباشند. من اما، همیشه در درونم یک سوپر انسان داشته ام که می خواست اگر دست به گچ بزند، آن گچ حتماً بایستی طلا شود.
یک توانای مطلق که در هیچ کاری حق معمولی بودن را ندارد.

اما امروز فهمیده ام که معمولی بودن شجاعت می خواهد.
آدم اگر یاد بگیرد معمولی باشد نه نقاشی را میگذارد کنار، نه دماغش اگر معمولی است را عمل می کند، نه غصه می خورد که ماشینش معمولی است، نه حق غذا خوردن در یک سری از رستوران های معمولی را از خودش میگیرد، نه حق لبخند زدن به یک سری آدم ها را، نه حق پوشیدن یک سری لباس ها را.

حقیقت این است که "ترین" ها همیشه در هراس زندگی می کنند.
هراس سقوط در لایه آدم های "معمولی" و این هراس می تواند حتی لذت زندگی، نوشتن، درس خواندن، نقاشی کشیدن، ساز زدن، خوردن، نوشیدن و پوشیدن را از دماغشان دربیاورد.

تصمیم گرفته ام خودِ معمولی ام را پرورش دهم. نمی خواهم دیگر آدم ها مرا فقط با "ترین"هایم به رسمیت بشناسند. از حالا خودِ معمولی ام را به معرض نمایش می گذارم وبه خود معمولیم عشق می ورزم و به آدم ها هم اجازه دهم به منِ معمولی عشق
بورزند.

سلام
ممنونم واسه متنی که برام فرستادین.
فقط اینکه یه مسئولیتی به ما اضافه کرد! ما اومدیم گفتیم آقا ما یه آدم معمولی ایم که کسی ازمون توقعی نداشته باشه، باز اینا میان میگن معمولی بودن هم شجاعت میخواد! آقا ما چه صفتی به خودمون نسبت بدیم که کسی ازمون توقعی نداشته باشه خب؟

سوال نامربوط سه‌شنبه 16 آبان 1396 ساعت 16:26

سلام معمولی جان. آیا به نظرت تو ایران جنگ میشه؟ یا قراره بشه؟
خسته شدیم از بس هر روز تهدید و خطر جنگ میشنویم...


سلام
یه جوری سوال می پرسین، انگاری نظر من تعیین کننده است. مگه من ترامپم؟!
ان شاءالله که نمیشه :)

سام دوشنبه 15 آبان 1396 ساعت 21:57

سلام خانم معمولی

یه سوال بپرسم .......... به نظرتون میشه با یه آلمانی (منظورم مهاجرا نیستن) دوست صمیمی شد (در مورد دوستی با جنس مخالف صحبت نمیکنم)؟

خوب این که کاملا واضحه که تو دانشگاه یا توی محل کار چون افراد با هم کار دارن روابط خوبی هم با هم برقرار میکنن .....

ولی دیدن مثلا تو ایران یه دفعه وارد یه دانشگاه جدید میشین و بعد اونجا با یکی از همکلاسیاتون یه جوری دوست میشین و میریزین رو هم که کلی از با هم بودن لذت می برین و برای سالها دوست می مونین و ......

بنظرتون میشه همچین امیدی از یه آلمانی داشت ، تا حالا همچین چیزی دیدین یا برای خودتون اتفاق افتاده؟

سلام
بالقوه بله، ولی بالفعل من خیلی تک و توک دیدم که بین ایرانی ها این اتفاق بیفته، اونم با تک و توک آلمانی.
البته این موضوع خیلی خیلی هم به سن بستگی داره. کسی که مثلا بیاد اینجا بره کالج و با بچه های 17 18 ساله باشه، بعد بره دانشگاه، طبیعیه که خیلی خیلی راحت تر دوست پیدا می کنه، نسبت به کسی که تو سن 30 سالگی مهاجرت کرده.
برای همینم هست که اکثر مهاجرهایی که ما می بینیم، دوست آلمانی ندارن. وقتی آدم مثلا تو 25 سالگی میاد وارد یه جامعه میشه، تا بیاد بفهمه جامعه چی به چیه، شده سی سالش. تو اون سن هم دیگه معمولا آدما دوستای صمیمیشونو قبلا پیدا کردن. واسه همین روابط خیلی عمیق نمیشه.
برای ما هیچ وقت اتفاق نیفتاده که با یه آلمانی اون قدری بخوایم دوست صمیمی باشیم.
البته خیلی مسائل این وسط دخیله، این جوری نیست که فکر کنین مثلا تقصیر اوناست که آدمای خشک و سردین. این طوری نیست لزوما. مثلا یه دلیلش اینه که تفریحات ما با اینا فرق داره. مثلا اینا میرن چیزی کباب کنن، ده دقیقه کباب می کنن، بقیه شو بازی می کنن، ولی ما معمولا دو ساعت داریم می خوریم، اخرش پنج دقیقه بازی می کنیم، میگیم کی حالشو داره بازی کنه؟!
ما میخوایم عید نوروزو جشن بگیریم، اونا تو کریسمس خوشحالن. درسته که ممکنه ما هم بریم بازارهای کریسمسو ببینیم و لذت ببریم، اما معمولا اون حسی رو که به نوروز خودمون داریم، به کریسمس اینا نداریم.
اونا میخوان برن سینما، ما خیلی اهلش نیستیم، یا مثلا وقتی هم هستیم، علاقه ی چندانی به دیدن فیلم های آلمانی (منظورم به زبون آلمانیه) نداریم.
اونا با دوستاشون قرار میذارن برن بیرون، ما دوستامونو دعوت می کنیم خونه.
اونا دوستاشونو دعوت می کنن خونه، با هم کارت بازی می کنن، ما دوستامونو که دعوت می کنیم از دو روز قبلش داریم غذا درست می کنیم، تا دو روز بعدش هم داریم ظرف می شوریم و خونه مرتب می کنیم!
کلا سبک زندگیشون با ما فرق داره. واسه همین هرچی آدم سنش بیشتر باشه، جذب شدن تو جامعه هم سخت تر میشه.

دانشجو شنبه 13 آبان 1396 ساعت 00:12 http://mywords97.blogfa.com

ممنونم. ببخشید من باز هم سوال می پرسم. ارتباط زن و مرد رو اونجا چطوری می بینین؟ این خیانت هایی که توی ایران هست اونجا هم هست؟ این تقریبا مردسالاری که توی ایران هست چطور؟ کلا فکر می کنی آیا آزادی های اجتماعی اونجا بر استحکام ازدواج اثر منفی گذاشته یا برعکس؟ چند ماه پیش امام جماعت محل کارم سخنرانی میکرد که توی اروپا که حجاب نیست مردم توی کوچه و خیابان دنبال رابطه جنسی هستند!!!!!!!

راستش این سوالایی که می پرسی، واقعا نیازمند اینه که یه جامعه شناس بیاد جواب بده. من با عده ی خیلی خیلی معدودی سر و کار داشتم.
ببین چیزی که ما تو ظاهر می بینیم، اصلا بد نیست. و خب این طبیعیه. کی میاد بگه من به زن یا شوهرم خیانت کردم؟!! قطعا هیچ کس. اما از نظر آماری اتفاقا آلمان یکی از کشورهایی که آمار خیانتش بسیار بالاست.
اینو گفتی یادم اومد. یه نفر می گفت تو رستوران بودم، سر یه میز بحث خیانت و اینا بود. خانومه برگشت به یکی دیگه تو جمع گفت من اصلا تا حالا به شوهرم خیانت نکردم. یهو بچه اش گفت ماماااان؟! یعنی بچه اش هم خبر داشت از خیانت مامانش!
مردسالاری خانوادگی فکر می کنم وجود نداره. کلا بچه هاشون چون از اول یه جور دیگه بزرگ شدن، اصلا مثل ما فکر نمی کردن از ابتدا به ساکن که حالا کسی بخواد تغییرش بده. حداقل هم نسل های ما و یه نسل قبل تر از ما که این طور به نظر میاد.
اما از نظر کاری، اینکه به مردها حقوق بیشتری داده بشه یا مردها راحت تر استخدام بشن و اینا هست.
کلا اینجا ازدواج استحکام نداره لزوما! چون دیدشون مثل ما نیست. ما طلاق رو بد می دونیم، بچه های طلاق به شکل ناخواسته ای بدبخت میشن خیلی وقتا، چون مثلا کسی حاضر نیست با کسی که فرزند طلاقه ازدواج کنه! ولی اینجا این طوری نیست. آدما بارها ازدواج می کنن، جدا میشن، با یکی دیگه ازدواج می کنن. اون طرف قبلا ازدواج کرده، 2 تا بچه داره، یکی یک هم یه بچه داره. الان با هم باز یه بچه ی دیگه میارن. کلا این مدل ازدواج ها اینجا اصلا عجیب و غریب نیست و اون ملاحظات ایران توشون نیست.
البته اینم بگم که اینجا دیگه اصلا مردم علاقه ای به ازدواج ندارن، خیلی ها با دوست دختر/پسرشون زندگی می کنن، بدون اینکه ازدواج کنن. لزومی هم نمی بینن تعهد ازدواج رو قبول کنن. حالا بعضی هاشون بعد از چند مدت از هم جدا میشن و با یکی دیگه دوست میشن. بعضی ها هم بیست سی ساله دارن با هم زندگی می کنن و به هم متعهدن و سه تا بچه هم دارن. لزومی هم نمی بینن بخوان برن ازدواجشونو ثبت کنن.
اینکه تو کوچه و خیابون دنبال رابطه ی جنسین دیگه دروغه. یا اینکه اون حاج آقا رو بردن جای نامناسبی از شهرهای اروپا که عمدا این تصور رو براش به وجود بیارن!
چون مثلا تو آلمان redroom وجود داره و دور و بر همین رد روم ها هم معمولا این ور و اون ور خانوم هایی وایستادن کنار خیابون که منتظرن و خب طبیعیه که ماشین ها هم براشون بوق بزنن.
اما اینکه فکر کنین تو شهر کسی به کسی نگاه بدی داره، اصلا این طوری نیست. خیلی خیلی خیلی کمتره نسبت به ایران. واقعا اصلا قابل قیاس نیست. یعنی برای من که از طرف یه آلمانی هیچ وقت این اتفاق نیتفاده. هیچ وقت حس نکردم کسی بهم خیلی بد یا سنگین نگاه می کنه. اگر هم یکی دو بار اتفاق افتاده، طرف مقابلم -متاسفانه البته- یا هندی بوده، یا پاکستانی، یا عراقی یا امثالهم!

دانشجو چهارشنبه 10 آبان 1396 ساعت 20:45 http://mywords97.blogfa.com

سوال من کمی با بقیه فرق داره. مردم آلمان شاد هستند؟ اونها هم مثل مردم ایران عصبی هستند؟ میدونم همه جور آدم همه جا هستند اما اکثریت چطورن؟ زیرآب زنی اونجا هم هست؟
ممنونم.

من واقعا نمی تونم به همه تعمیم بدم دیده هامو. من همیشه فقط با قشر تحصیل کرده در ارتباط بودم. اون چیزی که من ازشون دیدم، در کل آدم های بسیار بسیار صبورتری هستن نسبت به ایرانی ها (حداقل تو صف ها و پشت ترافیک و اینا که این طور نشون میدن). به نظر من چون برنامه دارن، همیشه کاراشون رو برنامه است، واسه همین خود به خود کمتر عصبی میشن. اما میگم این فقط برداشت منه از آدمایی که باهاشون در ارتباط بودم.
من کلا ندیده ام مثلا تو شرکتمون کسی راجع به کسی حرف بزنه، کلا از هر نظر ها. چه از نظر ظاهر، چه از نظر کاری (که مثلا فلان کس کارشو خوب انجام میده یا نه). نمی دونم همه جا این طورین یا نه.

Mina-H چهارشنبه 3 آبان 1396 ساعت 23:46

اخ اخ دختر معمولی جون من پیغامم خیلی بود کلا خط اولش اومده

ئه! چرا بلاگ اسکای نصفه می خوره کامنتا رو خب؟!! یا همه شو بخوره، یا بذاره ما بخوریم دیگه . والا!

Mina-H دوشنبه 1 آبان 1396 ساعت 14:12

سلام عزیزم وقتتون بخیر و شادی ممنون از وبلاگ پر محتوایی که زحمت میکشی و کمکمون میکنی.

سلام
خواهش می کنم.
لطف دارین شما :)

آزیتا جمعه 28 مهر 1396 ساعت 17:13

سلام
آیا شما این مقاله رو تایید می‌کنید؟ در مدرسه پسر شما هم همینطوریه؟
https://t.co/9UgpaNiIt4

سلام
من در مقامی نیستم که این مقاله رو رد یا قبول کنم. من پسرم مهد میره هنوز. یه سالشه. تو مهدشون خارجی زیاده، اما خیلی بستگی به تعریف آدم از خارجی داره. اینجا خیلی ترک ها هستن که نه تنها خودشون، بلکه پدر و مادرشون هم اینجا به دنیا اومدن. ولی خب آلمانی ها (و حتی خود ماها) این آدما رو که ببینیم، صرفا بر اساس ظاهرشون، اونا رو خارجی می دونیم.
کلا این مسئله ها خیلی پیچیده تر از این حرفان که به این راحتی بهش گفت این جوریه یا نه، چون هر خارجی ای که پناهنده نیست که ما بگیم بده که بچه مون تو کلاسشون مثلا نصفشون عربن. چه بسا پناهنده نباشن و اصلا بودن اون بچه های بیچاره تو کلاس ربطی به پناهندگی نداشته باشه.
اما اینکه پناهنده ها رو به جاهای خاصی می فرستن و ممکنه توی یه روستا تعداد زیادی پناهنده وجود داشته باشن، درسته.
ولی اینکه فکر کنین تمام شهرها این طورین، قطعا این طوری نیست. اگر این طوری بود، معنیش باید این میبود که تعداد خارجی ها بیشتر از 80 میلیون (که جمعیت خود آلمانه) باشه!
این هم که ترک ها یا عرب ها کامیونیتی دارن و جمع میشن یه جا، توی یه روستا، یه قسمت از حاشیه ی شهر یا امثالهم، هم کاملا درسته. بنابراین، این چیزی که نوشته به نظرم خیلی هم غریب و نامانوس نیست. اما خب فکر نمی کنم زیاد اتفاق بیفته.
یه چیز دیگه هم اینکه من شخصا تصورم اینه که اینا هنوز نتونستن بحران پناهندگیشونو حل کنن و برای همه ی مشکلاتی که این پناهندگی باعث میشه راه حلی ندارن، اما احتمالا کم کم این مشکلاتو رفع می کنن تا این طوری نشه که توی یه کلاس اکثریت قریب به اتفاق پناهنده یا خارجی باشن، چون این برای هر دو طرف بده.
اما خب متاسفانه ممکنه تو بعضی جاها اتفاق افتاده باشه و اون آلمانی های بیچاره هم حق دارن خب.

محمد پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 06:19

سلام
برای پذیرش گرفتن برای لیسانس هم میشه سال اول ۸۰۰۰یورو داشت و برای سال های دیگه کار کرد ؟
مثلا اگه کسی برنامه نویسیش خوب باشه میتونه تو لیسانس کار گنه که هزینه هاش تامین بشه ؟
خیلی ممنون از وقت و راهنمایی تون.

سلام
شما هر سال باید این 8600 یورو رو نشون بدین. حالا اگه کار پیدا کردین، می تونین قرارداد کاریتونو نشون بدین + مابه التفاوتش تا 8600 تا.
به طور معمول کسی که دانشجوی لیسانسه هنوز اون قدری بلد نیست که بخواد کار برنامه نویسی پیدا کنه، اما اگه شما قبلا تو ایران یه لیسانس گرفتین یا برنامه نویسی رو واقعا یاد گرفتین، احتمال داره بتونین کار پیدا کنین. اما این کار به احتمال زیاد کل هزینه هاتونو پوشش نمیده. معقول تر اینه که مثلا روی نصفش حساب کنین. مثلا حساب کنین که ماهی 300 400 یورو می تونین دربیارین با کارتون و بقیه اش رو تو حساب داشته باشین.

اسمانی پنج‌شنبه 27 مهر 1396 ساعت 05:27

سلام و وقت بخیر
من یه سیم کارت المانیvodafone از المان خریدم می خواستم بدونم چه مدت ازش استفاده نکنم غیر فعال میشه؟

ممنون

سلام
من اطلاع دقیقی از ودافون ندارم. الان سرچ کردم به این دو تا رسیدم:
https://www.vodafone.de/hilfe/prepaid/gueltigkeit.html#wie-lange-sind-meine-prepaid-karte-und-mein-guthaben-gueltig

https://forum.vodafone.de/t5/CallYa/Wann-wird-eine-CallYa-Karte-deaktiviert/td-p/226078
اولیش گفته یا باید از تلفنتون استفاده کنین که غیرفعال نشه، یا به صورت مرتب شارژش کنین. شارژ 15 یورویی 9 ماه، شارژ 25 یورویی 15 ماه اعتبار داره. این طور که من فهمیدم، اگه بدون اینکه ازش استفاده کنین، هر 9 ماه شارژش کنین، بازم غیرفعال نمیشه.
هم چنین نوشته یه ماه قبل از اینکه بخواد غیرفعال بشه بهتون ایمیل می زنن و شما در واقع یه ماه فرصت دارین که مجددا فعالش کنین.
دومیش گفته اگه دو ماه استفاده نکنین غیرفعال میشه. البته چون اولی جدیدتره و مال خود ودافون فکر می کنم معتبرتره.

فاطمه سه‌شنبه 25 مهر 1396 ساعت 15:54

خیلی لطف کردین
موفق باشین

خواهش می کنم :)
همچین شما :)

فاطمه سه‌شنبه 25 مهر 1396 ساعت 15:32

میشه بگین کدوم شهرها ارزونتر و بهترن؟ من شنیدم برلین با اینکه بزرگه ولی ارزونه،درسته؟

گفتم عزیزم، شهرهای شرقی ارزون ترن. برلین هم تو شرقه. البته خود برلین باز به نسبت سایر شهرهای شرقی گرون تره، اما به نسبت سایر شهرهای بزرگ، بله، ارزون تره.
شهرهای شرقی هم منظور ایالت های زاکسون آنهالت و زاکسون و برندنبورگه بیشتر.

فاطمه سه‌شنبه 25 مهر 1396 ساعت 14:50

ممنونم از جوابتون
راستی اون پول رو چند جا خوندم و شنیدم که میشه برداشت،ولی اینجا شما گفتین بلوکه میشه،حسابی گیج شدم
و اینکه هر دو سال باید اون 8 هزار رو بذاریم یا فقط سال اول؟
میتونم بپرسم شما کدوم شهر هستین؟ من شنیدم آخن شهر ارزونیه
تقریبا برای یه زندگی معمولی تقریبا ما سه نفر ماهی چقدر هزینه مون میشه؟ و اجاره خونه ها در چه حدی هست؟ هزینه مالیات و برق و گاز و آب و بیمه چطور؟
ببخشید خیلی سوال میپرسم

عزیزم بلوکه میشه، معنیش این نیست که اصلا نمیشه برش داشت، بلکه یعنی هر ماه یک دوازدهمش رو حق دارین برداشت کنین، نه همه اش رو. یعنی نمی تونین از کسی قرض کنین و فرداش برین کل پول رو بردارین. باید واقعا پول مال خودتون باشه و هر ماه به اندازه ی خرجتون بردارین.
سال اول رو حتما باید بذارین. از سال دوم عملا قانون نداره انگاری! توی یه شهر دو نفر میرن، یکی رو بلوکه می کنن، یکی رو نمی کنن!! بیشتر نظر همون مسئول ویزاتونه. حتی همون سال اول رو هم بعضی شهرها بلوکه نمی کنن و فقط ازتون یه پرینت حساب میخوان. ولی در کل اکثر شهرها سال اول رو بلوکه می کنن.
در مورد آخن به طور خاص نمیدونم که ارزونه یا نه. اما کلا شرق ارزون تر از جنوب و غربه. آخن هم توی غربه. البته بستگی داره با کجا مقایسه کنین. طبیعیه که در مقایسه با هامبورگ و مثلا مونیخ خیلی ارزون تره. اما مطمئنا جزو ارزون ترین ها نیست.
هزینه ها واقعا بسته به خانواده فرق می کنه، هر کس یه فرهنگی داره و یه سبک زندگی ای. من نمی تونم عدد دقیق بهتون بگم. اما همون چیزی که سفارت میخواد عدد معقولیه. یعنی نفری حدود 650 سفارت ازتون می خواد نشون بدین که میشه حدود ماهی 1300 برای دو نفر که معقوله. حالا شما بچه ها دارین، همون 1500 اینا حساب کنین معقوله. اما دقت کنین که سفارت هزینه ی دانشجویی حساب می کنه، نه هزینه ی یه زندگی آنچنانی. اجاره ی خونه رو تو سایت wg-gesucht.de سرچ کنین با توجه به معیارای خودتون. اما برای خونه ای که برای سه نفر مناسب باشه، بین 700 تا 900 یورو حساب کنین (همه چیش با هم، با هزینه ی آب و برق و شارژ ساختمون و اینا).
اگه کار داشته باشین که مالیات و بیمه خود به خود پرداخت میشه. اما اگه دانشجو باشین، مالیات که نمی دین، پول بیمه اگه زیر سی سال باشین، حدود 90 یورو میدین. کل خانواده رو پوشش میده (بیمه ی دولتی). اگر بالای سی سال باشین، معمولا بیمه ی دولتی میگه بیمه تون نمی کنیم. باید خصوصی بگیرین. خصوصی ها هم بسته به تعداد خانواده است و در واقع هر کسی رو جدا حساب می کنن. از ماهی 30 40 یورو هست تااااا 100 یورو یا شایدم بیشتر (به ازای هر فرد) و بستگی به میزان پوششش داره.
هزینه ی برق و گاز و اب رو باید وقتی خونه میگیرین دقت کنین. در حالت کلی شما یه علی الحسابی هر ماه پرداخت می کنین، سر سال حساب می کنن که شما کمتر مصرف کردین یا بیشتر و مابه التفاوتشو میدین/میدن. حالا اینکه کدوم اینا روی هزینه ی خونه هست از قبل (یعنی جزو اجاره است) و کدوم نیست رو باید موقع خونه گرفتن بپرسین. بعضی ها آگهی خونه که میذارن همه ی اینا توشه، بعضی ها برعکس، هیچ کدومو حساب نکردن و خودتون جدا باید پرداخت کنین.

فاطمه سه‌شنبه 25 مهر 1396 ساعت 01:14

با سلام
ممنون از وقتی که میذارین
همسر من لیسانس مهندسی برق کنترل هستن.میخوان واسه ارشد بیان آلمان.البته به همراه من و دخترمون که تا اون موقع تقریبا 2 ساله میشه،میخواستم بدونم شرایط زندگی واسه کسی که بچه داره اونجا چطوره؟ بچه های غیر آلمانی چه امکاناتی دارن؟ و اینکه اون نفری ۸ هزار یورو واسه بچه هم باید پرداخت بشه؟ راستی من خودمم مدیریت خوندم، البته محجبه هم هستم،آیا اونجا برای من هم کار هست؟ البته ما میخوایم یک سال و نیم دیگه اقدام کنیم و در حال یادگیری زبان آلمانی هستیم

سلام
امکانات خود بچه ها هیچ تفاوتی با هم نداره، یعنی از نظر مهد کودک و اینا مثل همن. فقط باید درخواست بدین و ببینین که کی بهتون جا میدن و آیا اصلا به شما هم میدن (با توجه به اینکه خودتون کار ندارین و دانشجو هم نیستین) یا هزینه داره. چون میدونم که مهدکودکی که آدم بچه شو میذاره، یه مقداری از هزینه اش در واقع به صورت سوبسید پرداخت میشه و این برای کساییه که هر دو نفر کار کنن یا دانشجو باشن. اگر خودتون خانه دار باشین، نمی دونم به چه صورت میشه و چقدر هزینه اش میشه.
از نظر elterngeld با ویزای دانشجویی نمیشه درخواست داد. اما با ویزای همراه شما می تونین درخواست بدین و احتمالا بهتون تعلق می گیره.
برای بچه من همین چند وقت پیش تو اپلای ابرود خوندم که نصف بزرگسال هست. اما شخصا تجربه ای ندارم.
در مورد کار برای خودتون، احتمالا کارتون خیلی سخته، اما خب شاید اگه واقعا پیگیر باشین، بتونین. شما خارج از آلمان تحصیل کردین، خارجی هستین، اونم از نوع ایرانیش، باحجاب هم هستین. همه ی اینا عواملیه که کار پیدا کردنتونو سخت می کنه. سابقه کار هم نمی دونم دارین یا نه، اما اگه اصلا سابقه کار مرتبط نداشته باشین، باز کارتون به مراتب سخت تره. چون صرف داشتن مدرک تو آلمان باعث کار پیدا کردن نمیشه، حتی اگه اون مدرکو از خود آلمان گرفته باشین.
اما میگم کار نشد نداره، شاید بتونین اولش مثلا یه کارآموزی پیدا کنین، بعد پاره وقتی، کوتاه مدتی، چیزی پیدا کنین و کم کم وارد بازار کار بشین.

سام دوشنبه 24 مهر 1396 ساعت 22:29

سلام

داوری مقاله (منظورم isi هست) چه فایده ای برای داور داره؟؟

سلام
معمولا داوری رو به کسی میدن که توی اون زمینه تجربه ی خوبی داشته باشه و تعداد معقول و خوبی هم مقاله در اون زمینه داشته باشه. در واقع وقتی شما به عنوان داور یه مجله ی آی اس آی انتخاب بشین، تاثیر مثبتی روی رزومه ی شما داره. نشون میده تو کارتون توانایی لازم و کافی رو دارین.

دانشجو جمعه 21 مهر 1396 ساعت 16:10 http://mywords97.blogfa.com

ممنونم. خیلی لطف می کنین که وقت میگذارین و تجربیات و دانشتون رو در اختیار قرار میدین.

خواهش می کنم :)
لطف دارین شما. ان شاءالله چیزیش به درد شما هم بخوره :)

نیلا جمعه 21 مهر 1396 ساعت 11:10

سلام
من 18 سالمه و میخوام برای دندان پزشکی اپلای کنم به نظرتون میتونم فاند بگیرم؟ چه سایتایی رو چک کنم چون چند بار سرچ کردم ولی چیز زیادی دستگیرم نشد

سلام
برای رشته هایی که بعد از دیپلم شروع میشن (یعنی لیسانس، پزشکی، دندون پزشکی و ... )، هیچ بورسی وجود نداره متاسفانه. باید با هزینه ی شخصی بیاین.

دانشجو جمعه 21 مهر 1396 ساعت 11:04 http://mywords97.blogfa.com

یه سوال خیلی کلی دارم. کلا ویژگی های مثبت و منفی آلمان رو چی می دونین؟ اگه لطف کنین و در برخی پست هاتون در مورد این هم بگین حداقل واسه من سودمنده. واسه افرادی که میخوان تصمیم بگیرن که آلمان زندگی کنن یا ایران؟ میشه یه بچه دین دار توی آلمان تربیت کرد؟ سردی مردمش چقدره؟ البته که اینها وابسته به هر فردیه اما گفتن نکات مثبت و منفی به تصمیم گیری افراد کمک می کنه. خوبه آدم همه عمرش رو اونجا باشه یا تا جوان هستی و نیروی کار هستی خوبه؟ وقتی پیر میشی و دلت عاطفه و محبت اطرافیان رو میخواد مناسبه؟

واقعا به این سوال نمیشه جواب کلی داد. البته من تو وبلاگ قبلی یه بار کم و بیش کلی راجع به آلمان نوشتم، از مزایا و معایبش. ولی واقعا همون طور که خودتون گفتین این موضوع کاملا بسته به شخصه. آدمایی هستن که تو سن 40 45 سال تازه میان مهاجرت می کنن و راضین، آدمایی هم هستن که منتظر بودن بازنشسته بشن، الان که بازنشسته شدن برگشته ان ایران.
بچه بزرگ کردن هم باز همون طوره. کاملا فردیه. هستن کساییکه پایه های ثابت مسجد و هیئتن و متولد اینجان. هستن هم کسایی که اصلا مذهبی نمیشن.
من به شخصه برای خودم فکر می کنم آلمان هم برای جوونی خوبه، هم پیری. درسته آدم با پیریش عاطفه و محبت میخواد، ولی اگر نگیم بیشتر از اون، قطعا کمتر از اون نیاز به خدمات مناسب نداره. بیماری تو ایران خیلی افراد مسنو اذیت می کنه. خیلی از آدمای مسن تو ایران خونه نشین میشن، چون نه میشه با ویلچر اومد بیرون، نه با واکر. نه مردم مراعات می کنن، نه تو قطار و اتوبوس جای مخصوصی برای ویلچر و آدم های مسن هست. نه همه جا آسانسور داره، نه همه ی ساختمونای لازمشون بدون مانعه (مثلا حداقلش مطب دکترا و آزمایشگاها!) که طرف بتونه خودش با ویلچر بره. به نظر من پیر بودن تو ایران خیلی سخته، خیلی. طرف محدود میشه به چهاردیواری خونه اش و چشمش به اینه که کی بچه هاش ببرنش یه دوری بزنه بیرون.
اما خب هر کس باید ببینه چی براش مهم تره دیگه.

سهند پنج‌شنبه 20 مهر 1396 ساعت 21:29

سپاس.
در مورد فاند DAAD نمی‌دونستم، ممنون. رشته‌های مهندسی رو هم شامل می‌شه؟ آیا همون "Finding Scholarships" در سایت هست؟

ببخشید اگر سوالم کلی هست. اگر دکترا در آلمان مساوی با داشتن حقوق همراه با کار عملی هست، پس چرا خیلی‌ها کانادا و آمریکا و یا انگلیس (البته همراه با فاند) رو به آلمان ترجیح می‌دن؟ بخاطر نداشتن کلاس درس در آلمان هست؟ یا صرفا بخاطر دشواری زبان آلمانی؟

اون مباحث درسی‌ای که مثلا در آمریکا یا حتی ایران در کلاس‌های درس مقطع دکترا تدریس می‌شه، در دکترای آلمان چی می‌شه؟ تو مباحث ارشد پوشش داده می‌شه؟

آیا محدودیتی از نظر تایید مدارک دکترای آلمان در کشورهای دیگه وجود داره بخاطر نداشتن کلاس‌های تئوری؟

البته منظورم از ثبت اختراع؛ داشتن یه ایده و اختراع بزرگ بود که من هنوز ندارم! ;) نه از اون اختراع‌های الکی‌ای که تو ایران به صورت کیلویی ثبت می‌کنن و نمی‌شه بهشون گفت اختراع!

خواهش می کنم.
بله، به رشته های مهندسی هم داده میشه این فاند. اما خب خیلی بستگی به پروپوزال داره.
من خیلی تا حالا تو سایتش نگشتم، ولی فکر می کنم با همون بتونین پیدا کنین.
علت های مختلفی داره؛ مثلا:
1- اگر قصد اقامت طولانی مدت رو دارین، باید آلمانی رو یاد بگیرین.
2- کلا اگر تو اروپا تحصیل کنین، هر کشوری رفتین دیگه باید همونجا بمونین، وگرنه عوض کردنش لازمه اش یادگیری یه زبون دیگه هست.
3- پوزیشن ها تو آلمان خیلی خیلی کمتر از کانادا و آمریکاست. شما تقریبا یه قاره رو با یه کشور مقایسه می کنین. یه نگاه به گروه های آمریکا بکنین می بینین هر گروه مثلا 20 30 تا استاد داره. تو آلمان هر گروه نهایتا 4 5 تا استاد داره تو خیلی از دانشگاها.
4- آلمان این طوری نیست که همه ی دانشگاها هر ترم دانشجو بگیرن، باید بگردین ببینین کی پوزیشن زده. بعضی از پوزیشن ها هم صورین. یعنی مثلا دانشجو از قبل ایمیل زده یا رفته حضوری صحبت کرده و استاد قبولش کرده. بعد آگهی رو یه روز می زنن (چون قانونا باید آگهی بزنن) و برمیدارن که بگن ما آگهی زدیم و این شخص رو گرفتیم. بنابراین، پوزیشن ها از اونی که شما می بینین هم کمتره. البته از اون طرف ممکنه شما ایمیل بزنین واستاد از رزومه تون خوشش بیاد و مصاحبه هاشم بذاره و بعدا همون حالت آگهی گذاشتن و برداشتن برای شما پیش بیادها. به هر حال باید بگردین استاد پیدا کنین.
5- آلمان مثل آمریکا نیست که بر اساس نمره ی زبان پذیرش بده. براش نمره ی زبان طرف هیچ اهمیتی نداره. شما اگه آلمانی رو مثل یه آلمانی هم صحبت کنین یا حتی انگلیسی رو مثل یه انگلیسی زبان صحبت کنین، هیچ اهمیتی نداره، مادامی که ایده و پروپوزال خوب نداشته باشین. دکترا خوندن تو آلمان نیازمند یه شخصیت مستقل از نظر آکادمیکه. یعنی کسی که یه پروژه ای رو شروع کنه و خودش همه اش رو انجام بده. هر از گاهی هم بیاد به استاد گزارش بده. اینه که استاد از اول تو مصاحبه ازتون انتظار داره ایده داشته باشین، راه حل بدین، پروپوزال خوب بدین. بنابراین، شما برای هر استادی که ایمیل می زنین، عملا باید بشینین کلی وقت بذارین و یه پروپوزال متناسب با کارهای اون استاد بنویسین. اینه که عملا خیلی خیلی وقت میگیره آماده شدن برای پذیرش گرفتن از آلمان. باید مثلا 4 5 تا ایده ی خوب داشته باشین با پروپوزالی که براشون نوشتین. ببینین کدوم استاد به رشته اش می خوره، براش ایمیل کنین. تازه همونم هی باید تصحیح کنین که متناسب با اون استاد بشه.

تو ایران نمی دونم چی درس میدن تو دکترا، ولی تو آمریکا چون امکانش هست که از لیسانس برین دکترا مستقیم، عملا درسایی که تو دکترا درس داده میشه، درسای ارشد هستن.

من نمی دونم معادل سازی مدرک تو سایر کشورها چطوری میشه. هر کشوری قوانین خودشو داره. مثلا خود ایران دانشگاها رو دسته بندی کرده و هر کدومو تا یه مقطعی قبول داره مدرکاشو. یعنی دکترای بعضی دانشگاهای آلمانو قبول نداره. همین طور ارشد بعضی ها رو. بنابراین، برای هر کشور باید به مقررات همون کشور مراجعه کنین. اما در حالت کلی قبول دارن. چون خیلی از دکتراهای آلمانو می بینین که پست داک رفتن آمریکا یا سایر کشورهای اروپایی.

کلا ببینین چیزایی مثل ثبت اختراع چیزایین که کسی توی رزومه اون قدری بهشون نگاه نمی کنه. شما وقتی اینجا مثلا مصاحبه ی کاری می رین، می بینین طرف رزومه تونو پرینت گرفته، یه جاهاییشو پررنگ کرده با ماژیک. راجع به اونا ازتون سوال می پرسه. اونا هم همیشه چیزایی هستن که به درد کارشون می خورن دقیقا، یعنی مرتبطن. من تا حالا مصاحبه ی دکترا رو ندیدم، اما فکر می کنم چیز مشابهی باشه. و برای دکترا هم مهم ترین چیزها همون پروپوزالتون، ایده تون، تحصیلات قبلیتون، درس های مرتبطی که پاس کردین و این چیزا هست. اختراعتون اگر احیانا مرتبط باشه با کار و توی پروپوزالتون بهش ارجاع بدین یا اشاره کنین، قطعا می تونه خیلی کمکتون کنه. در غیر این صورت همون زمینه ی درسی شما اهمیت بیشتری داره.

سهند چهارشنبه 19 مهر 1396 ساعت 00:16

سلام و پوزش از مزاحمت مجدد!

با وجود اینکه فرمودین در آلمان برای ارشد به راحتی فاند نمی‌دن، آیا امکانش هست با یه استاد مکاتبه کرد و اون قبول کنه؟ اگر خودش قبول کرد باید بقیه اساتید یا مدیر رو هم متقاعد کنه؟ مثلا چیزی وجود داره که مستقیما از لیسانس وارد دوره‌ای شد که تا دکترا بصورت پیوسته پیش بره؟

معمولا اون فاند ارشد رو به چه کسانی می‌دن؟ منظورم اینه که چه چیزی براشون اهمیت داره در این موضوع؟ مقاله، ثبت اختراع، پروژه‌، کتاب، ایده، برنده شدن در یه مسابقه بین المللی؟
در دکترا چطور؟

راستی در مورد این ثبت اختراع با توجه به دزدی‌های موجود در ایران، اگر کسی ایده‌ای داشته باشه می‌تونه مستقیما تو آلمان ثبت اختراعش کنه؟

اگر چیز مهمی باشه می‌تونه باعث فاند گرفتن بشه؟

سلام
خواهش می کنم.
برای ارشد نه. استادا فاند نمیدن. اگر هم باشه، همون فاندهای دااد و اینا هست. اما وقتی اومدین، می تونین با استادا صحبت کنین و کار دانشجویی (HiWi) بگیرین ازشون. البته تو بعضی دانشگاها رقابت سر این کارها هم خیلی زیاده. اما بعضی جاها راحت تر میشه گرفت.

تو آلمان به طور کلی دکترای پیوسته نداریم. فقط من یه بار یه جا دیدم که یه دوره ی ارشدی بود که گفته بود نفرات برترش می تونن دکترا هم ادامه بدن. یعنی تو بهترین حالت از ارشد به بعد رو اونم شاید فقط در یک یا دو مورد تو کل آلمان بشه مستقیم تا دکترا ادامه داد.

فاند احتمالی ارشد منظورتونه یا دکترا؟ فاند ارشد اگه باشه، احتمالا به همون نفرات برتر داده میشه، یعنی مثلا از نظر معدل و احتمالا کسایی که مثلا مقام بین المللی ای چیزی داشته باشن.
اما فاند دکترا کلا متفاوته. معمولا تو آلمان کسایی که میخوان دکترا بخونن، انتظار دارن حقوق هم داشته باشن (به جز خارجی هایی که بورس نمی خوان، مثل اونایی که از ایران بورس وزارت علومو گرفتن). بنابراین، وقتی استادی پوزیشن اعلام می کنه، خود به خود اون پوزیشن فاند داره همراهش. مهم کلا گرفتن اون پوزیشنه. یعنی معمولا بورسش جدا نیست که از برای یه جای دیگه بخواین اقدام کنین واسه بورس. انتخاب شخص برای هر پوزیشن اعلام شده هم قطعا بر اساس توانایی های شخص انجام میشه. یعنی توانایی های تخصصیتون مهمه. معدلتون اول از همه، بعد از اون هم داشتن یه پروپوزال خوب، یه ایده ی خوب برای اون کاری که تعریف شده. مثلا یه پروژه تعریف شده ما می خوایم فلان چیز رو بهینه کنیم. خب حالا پنجاه نفر اپلای می کنن و هر کس یه پروپوزالی میده که چطور می شه این کار رو کرد. بعد استاد پنج تا رو دعوت به مصاحبه می کنه، از بین اونا اونی که معدل بهتری داشته، پروپوزال بهتری داشته، بهتر تونسته از کارش دفاع بکنه رو انتخاب می کنه. این طوری نیست که بر اساس چیزایی که شما تو روزمه تون نوشتین باشه فقط که بگین خب دو تا کتاب هم اضافه می کنم و دو تا ثبت اختراع. مهم چیزایی هست که مربوط باشه به کار استاد. چون اینجا دکترا کلاس نداره و استاد نمی تونه منتظر باشه شما برین درس پاس کنین و چیزی یاد بگیرین. کسی رو می خواد که از اول حرفی برای گفتن داشته باشه تو اون فیلد.
در مورد ثبت اختراع، دقیق اطلاعی ندارم، اما فکر می کنم میشه مستقیم آدم اختراعشو ثبت بین المللی کنه. اما من راه و چاهشو بلد نیستم. فقط شنیده ام.

saeed سه‌شنبه 18 مهر 1396 ساعت 13:25

باسلام
ممنون میشم مجددا ایمیل وبلاگ رو چک بفرمایین
باتشکر

سلام
جواب دادم.

[ بدون نام ] دوشنبه 17 مهر 1396 ساعت 20:15

بسیار ممنونم.
راستی شما در مورد کانون زبان ایران برای آلمانی توصیه‌ای شنیدین؟ کتاب Schritte تدریس می‌کنن و Aspekte.

می‌دونین بهترین متد در بین این همه کتاب مثل Menschen و Studio و... چیه؟ مخصوصا برای کسی که می‌خواد از صفر شروع کنه.

خواهش می کنم.
متاسفانه من اصلا اطلاعی ندارم از بهتری روش ها و اینا. هر دو رو شنیده ام که تدریس می کنن. اما کتاباشونو ندیده ام و نمی دونم کدوم چطوریه.
یه قسمت تو سایت اپلای ابرود هست که مخصوص زبان های مختلفه. شاید اونجا بچه ها راجع به این موضوعا صحبت کرده باشن. شرمنده واقعا. من چون تو ایران هیچی آلمانی نخونده ام، اصلا در جریانش نبوده ام هیچ وقت.

سهند جمعه 14 مهر 1396 ساعت 21:39

خیلی ممنونم.

بله من خودم پول آمریکا و کانادا (بدون فاند) رو ندارم. فاند هم که به این ‌راحتی‌ها حداقل برای ارشد نمی‌دن، درسته؟ ولی نمی‌دونم پلن B رو چه کشوری در نظر بگیرم که اگر خدای نکرده آلمان پولی شد، بتونم جبران کنم. شما اطلاع دارین بعد از آلمان، چه کشور خوب دیگه‌ای هست که شرایطش شبیه آلمان باشه برای تحصیل؟

ببخشید در مورد شماره 6، منظورتون از "تا آخر براتون مجانی می‌مونه" رو متوجه نشدم. یعنی تا هر زمانی که تحصیلم در اون مقطع تموم بشه مجانی می‌مونه؟ منظورتون اینه که قوانین شهریه فقط برای ورودی‌های جدید اعمال می‌شه؟

فرض کنید مثلا الان بگن 2 ترم دیگه فلان دانشگاه پولی می‌شه، اگر یکی این ترم وارد اون دانشگاه بشه، تا آخر براش مجانی می‌مونه؟

خواهش می کنم.
تو آلمان، برای ارشد به راحتی فاند نمی دن.
من راجع به کشورهای دیگه زیاد تحقیق نکردم و نمی دونم کدوما پولین. اما در حال حاضر میدونم که ایرانی ها زیاد ایتالیا و هلند پذیرش می گیرن. ایتالیا باز بیشتر فکر کنم. اما مشکل ایتالیا مثلا اینه که بعدش کار نمیشه پیدا کرد، چون خود کشور دچار مشکل بیکاریه.
کلا قوانین عطف به ماسبق نمیشن. هر کس شروع کرده دیگه شروع کرده و بعدا هم براش پولی نمیشه. در واقع قانون رو میگن مثلا برای ورودی فلان سال به بعد اجرا میشه.

سهند پنج‌شنبه 13 مهر 1396 ساعت 21:23

با سپاس بسیار.
1. کار دانشگاهی یعنی غیر از RA/TA؟ مثلا کار اداری؟

2. من اینو از یه خانومی شنیدم که می‌گفتن اپلای کردن. چهارتا کتاب به گفته خودشون چاپ کرده بودن! ولی مثل شما سخاوتمند نبودن و درست اطلاعات ندادن متاسفانه.

از خود دانشگاه‌ها می‌شه پرسید که آیا برای اینا امتیاز قائل می‌شن یا نه؟ یا از استادا؟

3. یعنی بعد از 5،6 سال؟ من فکر می‌کردم شاید 20 ساله که اینجوری بوده و اینا تازه دارن پولی‌ش می‌کنن!

4. ممنونم، ولی متوجه نشدم چه کسانی و در کجا این تصمیم رو می‌گیرن؟

"هیچ تضمینی نیست که دو سه سال دیگه مجانی باشن."
پس به نظر شما از الان تصمیم‌گیری در مورد ادامه تحصیل در آلمان اشتباهه؟ چون من هرکس رو که دیدم دنبالش بوده از سال آخرِ مقطعی که در ایران درس خونده به فکر این چیزا افتاده! به نظر شما باید من هم بذارم سال آخر لیسانسم به مقصد فکر کنم؟
اینو فکر می‌کنم قبلا پرسیدم، ولی متوجه نشدم، ببخشید. اگر اجازه بدین، دوباره بپرسم. اگر یکی مثلا امسال وارد یه دانشگاه "مجانی" شد و سال بعد یه دفعه اون دانشگاه برای خارجی‌ها پولی شد، تکلیف اون دانشجو چی می‌شه؟ برای اون همینجوری مجانی می‌مونه؟ اصلا موقع اپلای اینو می‌پرسن از طرف که آیا اگر دانشگاه پولی شد، بضاعت مالی‌ش رو دارین یا نه؟ مثل همون 8هزار یورو سالیانه؟
اصلا این پولی شدن‌ها برای همه صدق می‌کنه یا فقط برای ورودی‌های همون ترم؟

سلام
1- اون کار دانشجویی که شما گفتین، حقوقش اصلا کم نیست، سابقه کار حساب میشه، بیمه ی بازنشستگی و مالیات و همه چی باید براش بدین و براش سر و دست می شکنن و به این راحتی ها خبری نیست.
کار دانشجویی دانشگاهی یعنی مثلا یه دانشجوی دکترا لازمه برای تزش یه کاری رو انجام بده، ولی وقتشو نداره یا نمی خواد روی این موضوع وقتشو صرف کنه، میده یه دانشجوی ارشد براش انجام بده.
2- نمی دونم. شاید هم ارزش داشته باشه خیلی.
برای ارشد اگه منظورتونه، احتمالا دقیق بهتون نمی گن و قطعا بهتون میگن پوئن مثبته. اما اینکه چقدر تاثیر داره رو مطمئنا نمی تونن بهتون بگن. چون همه چیز با هم بررسی میشه.
3- بله، آلمان اون زمان پولی بود، اما خیلی زیاد نبود شهریه هاش. ترمی 500 تا اینا بود.
4- اینجا قوانین ایالت ها متفاوتن و هر ایالت برای خودش پارلمانی داره و تصمیم می گیره. فکر می کنم این تصمیم هم توسط پارلمان گرفته شده. اما دقیقشو نمی دونم که کی پیشنهاد میده که اونجا رای گیری میشه و غیره.
5- کلا خب بهتره که بعدا بتونین تصمیم بگیرین. اما خب خیلی از اونایی که میان آلمان، علتش اینه که پول آمریکا و کانادا رو ندارن. چون شهریه ی اونا خیلی بالاتره و اصلا چیزی نیست که بشه خودت در بیاری. ضمن اینکه تو آلمان دانشجو اجازه ی کار داره که خود همینم تو همه ی کشورا برقرار نیست. اما خب اگه این امکانو دارین که به کشورای دیگه فکر کنین، می تونین بذارین، بعدا فکر کنین. اما اینو بگم که اگر قصد اروپا رو دارین، بهتره زودتر تصمیمتونو بگیرین، چون هر کشوری یه زبونی داره و برای زندگی و علی الخصوص کار پیدا کردن توی اون کشور باید زبون اون کشورو بلد باشین. پس هر چه زودتر شروع کنین به یاد گرفتنش، بهتره.
6- اگر شما مجانی وارد شدین، تا آخر براتون مجانی می مونه. وقتی می خوان اعمال کنن، بلافاصله که اعمال نمی کنن، مثلا میگن از دو ترم دیگه. امروز برای فردا تصمیم نمی گیرن.
7- کسی از شما نمی پرسه بضاعتشو داری یا نه. دانشگاه مدارکو بررسی می کنه (پیش فرضش اینه که حاضرین پولو بدین که مدارکتونو هزینه کردین و ارسال کردین دیگه!)، بعد که پذیرش داد، میگه اگه میخواین اینجا تحصیل کنین تا فلان تاریخ باید هزینه ها رو واریز کرده باشین و ثبت نام کرده باشین. حالا اگه ثبت نام کردین که هیچ، وگرنه هم که هیچ دیگه!

سهند پنج‌شنبه 13 مهر 1396 ساعت 17:42

خیلی ممنونم!

چجوری دانشجوها این کارها رو پیدا می‌کنن؟ سایتی هست برای کاریابی دانشجوها؟

یکی می‌گفت تو ایران چندتا کتاب رو بصورت گردآوری چاپ کرده ولی روشون نوشته که مولفش خودش بوده و آلمانی‌ها چون نمی‌دونن چاپ کتاب مثل اونجا درگیری کپی رایتی زیادی نداره، براش امتیاز قائل شدن... به نظر شما چقدر این امتیاز می‌تونه بزرگ باشه؟ اگر به‌جاش یه eBook یا سایت انگلیسی یا آلمانی خیلی موفق که در اینترنت خیلی بازدید کننده داشته باشه، داشته باشیم هم موثره؟

راستی این جریان مجانی بودن (نسبی) تحصیل در آلمان، از چه سالی پیش اومده؟ 20 سال پیش هم بوده؟
این مقاله چرا تیترش اینجوریه؟!
https://www.washingtonpost.com/news/worldviews/wp/2017/10/05/want-to-study-for-free-in-germany-you-might-need-to-hurry-up/?utm_term=.7e4aaf572603
چه کسی این تصمیم‌ها رو می‌گیره؟ چطور می‌شه مطمئن شد که مثلا تا 2-3 سال دیگه بقیه ایالت‌ها هم اینجوری نشن؟ کاری هست که ما بتونیم انجام بدیم که حداقل تا 10 سال دیگه این کار رو تو بقیه ایالت‌ها نکنن؟ مثلا جمع آوری امضا بصورت اینترنتی؟

خواهش می کنم.
1- بله. اکثر دانشگاها توی سایت خودشون یه قسمت برای آگهی های کار دارن که هم کار تمام وقت رو شامل میشه، هم دانشجویی رو.
استادا هم تو صفحه ی خودشون گاهی می زنن که دنبال دانشجو می گردن.
میشه حضوری هم با استادا یا دانشجوهای دکتراشون صحبت کنین و پرس و جو کنین.
می تونین از سایر کسایی که کار می کنن بپرسین که آیا مثلا شرکت اونا یا رستوران اونا دنبال نیرو می گرده یا نه.
تو سایت های کاریابی هم می تونین کارهای دانشجویی رو ببینین. اما معمولا تعدادشون تو این سایتا خیلی کمتره.
توی سلف ها هم معمولا یه تابلو اعلانات هست که اونجا هم همه جور آگهی هست، هم کار، هم خونه ی اجاره ای و ... . کلا وقتی اومدین کم کم دستتون میاد چطوری کار هم پیدا کنین. اما مهم ترین روشش همون پیدا کردن کسی هست که جایی کار کنه.
2- من هیچ وقت عضو کمیته ی پذیرش دادن نبودم که بدونم. اما فکر می کنم چندان تاثیری نداشته باشه. مقاله به مراتب مهم تره.
سایت نمی دونم منظورتون چیه. یعنی مثلا برای رشته ی نرم افزار می خواین اپلای کنین و بگین این سایتمه؟ بازم هیچ تاثیری نداره. تعداد بازدید که دیگه واقعا تاثیری نداره.
3- وقتی ما اومدیم، سال 2011، هنوز دانشگاهایی بودن که پولی بودن. ولی همون سالا اونا هم مجانی شدن. الان دوباره بحثش هست که پولی بشه. فعلا که بادن وورتمبرگ پولی کرده.
4- هر ایالت برای خودش تصمیم می گیره. هیچ تضمینی نیست که دو سه سال دیگه مجانی باشن. بادن وورتمبرگ که خیلی سریع حرفشو زد و خیلی سریع هم عمل کرد. فکر می کنم کمتر از یه سال طول کشید تا تصمیمشو عملی کرد (البته شاید از خیلی وقت پیش شروع کردن برنامه اش رو، اون یه سال منظورم زمانیه که دیگه به گوش همه رسید و ما هم می دونستیم که قراره یه خبری بشه).
5- نه، شما کاری نمی تونین بکنین. هر ایالت بر حسب شرایط خودش، اینکه چقدر درآمد کسب می کنه از این راه، چقدر کار تو ایالت هست و چقدر نیرو نیاز دارن و چقدر این دانشجوها هزینه دارن و در کل بگم بر اساس منفعت خودش تصمیم می گیری. چیز حقوق بشری نیست که شما بخواین امضا جمع کنین که!

سارا سه‌شنبه 11 مهر 1396 ساعت 22:59

سلام دوست عزیز
ممنون از وبلاگ خوبتون و خیلی بیشتر ممنون بابت وقتی که برای مشاوره دادن به هم وطنات میزاری:لبخند
راستش من و همسرم مدتی ه که به مهاجرت به آلمان فکر میکنیم و البته هدف ما گرفتن اقامت و زندگی در آلمان هست که به نظر میاد آسونترین راه در مرحله اول ادامه تحصیل باشه و حالا کلی سوال برامون پیش اومده؛ ممنون میشم اگر فرصت داشتین جواب سوالهام رو بدین
همسرم کارشناسی ارشد مهندسی نرم
افزار داره و 32 سالشه وچون مقاله نداره خیلی امیدی به گرفتن پذیرش در مقطع دکترا نداره و میخواد دوباره برای ارشد اقدام کنه و بعدش دنبال کار بگرده حالا 2 تا سوال پیش میاد اول اینکه با توجه به اینکه ایشون یک بار توی ایران ارشد خونده دوباره برای ارشد بهش پذیرش میدن و دوم اینکه با توجه به سنشون که تا پذیرش بگیرن و ارشدشون تموم شه حداقل 35 ساله میشن امیدی به پیدا کردن کار دارن؟
خود من هم کارشناسی ارشد تربیت بدنی دارم و در حال حاضر مربی ایروبیک و بدنسازی هستم میخواستم بدونم توی آلمان هم مثل ایران باشگا های خصوصی ایروبیک وجود داره و اگه داره بازار کارشون چطور هست؟
بازم ممنون.

سلام
خواهش می کنم.
و اما جواب سوالاتون:
1- بله، می تونن پذیرش بگیرن. اما باید انگیزه نامه ی خوبی بنویسن، هم برای سفارت، هم برای دانشگاهی که می خوان پذیرش بگیرن که چرا می خوان دوباره بخونن، اونم همون رشته رو. بهترین کار اینه که حداقل یه کمی تغییر گرایش بدن، وگرنه توجیه کردنش سخته.
2- بله، هستن کسایی که با سن بالا میان و کار هم پیدا می کنن. امکان کار پیدا کردن هست، مخصوصا اگر ایشون تجربه ی کار تو ایران رو داشته باشه و از نظر کاری رزومه ی خوبی داشته باشه.
3- من متاسفانه در مورد باشگاه های اروبیک چیزی نمی دونم. اینجا باشگاه بدن سازی زیاد می بینم، اما اینکه باشگاه اختصاصی ایروبیک باشه یا نه رو نمی دونم.
4- اگر می خواین برنامه ریزی کنین برای آلمان، به نظرم سایت سفارت رو چک کنین و شرایط رو جویا بشین. ظاهرا الان سفارت برای 13 تا 14 ماه دیگه وقت سفارت میده. من نمی دونم با پذیرش دانشجوها چطوری می خوان رفتار کنن. چون دانشگاه مثلا شما تو جون اپلای می کنین و دانشگاه برای اکتبر 2018 به شما پذیرش میده، اما شما وقتی که می تونین بگیرین، برای سال 2019 ه!! تو آلمان همه ی دانشگاها دیفر نمی کنن. من نمی دونم این مشکلو چطور قراره حل کنن. اما مثل اینکه اخیرا شرایط این طوری شده.

سهند دوشنبه 10 مهر 1396 ساعت 23:26

طبق معمول از شما تشکر می‌کنم هرچند که تشکر من لایق کمک‌های شما نیست. امیدوارم خدا جبران کنه برای شما و خانوادتون. از دست ما که بیشتر برنمیاد.

منظور من بصورت مینی‌مم و جنرال بود، وگرنه اگر به صرفه جویی هست فکر می‌کنم در این زمینه مشکلی نداشته باشم.

منتها من متوجه نمی‌شم اینکه می‌گن بعضی ایالت‌ها اون 8هزار یورو رو قفل می‌کنن یعنی چی دقیقا. یعنی نمی‌شه ازش برداشت؟ یعنی هزینه زندگی در اون ایالت‌ها دوبرابر می‌شه مثلا 8هزارتا تو بانک و 8هزارتا خرجی؟ اونایی که قفل نمی‌کنن چه فرقی دارن؟

درمورد کارهایی که فرمودین رقابتی وجود نداره بین خود دانشجوها؟ چجوری این رقابت برطرف می‌شه و یکی اون شغل رو برمی‌داره؟

اون 300 یورو در ماه براش مصداقی دارین که مثلا چه کاری بوده که فشار هم نیاورده؟

راستی ارشد در آلمان مثل دکترا کلاس نداره؟

بله، از این گروه‌های تلگرامی هستن... اتفاقا خیلی هم وقت‌گیرن چون تندتند توش پیام می‌ذارن!

خواهش می کنم.
اون 8 هزارتا که بلوکه میشه، یعنی شما اول یه بار بلوکه می کنین، بعد هر ماه فقط یک دوازدهم اون پول رو حق دارین بردارین و نه بیشتر. یعنی نمی تونین پولو قرض بگیرین، بذارین تو حساب و فرداش برین وردارین.
معمولا سال اول همه بلوکه می کنن. کمن اونایی که بلوکه نکنن. اما برای سال دوم تفاوت ها بیشتره و جاهای بیشتری هستن که بلوکه نمی کنن.
--
چرا چرا! بازم رقابت وجود داره، علی الخصوص برای کارهای دانشجویی داخل دانشگاه. اما شغل های بیرون دانشگاه رو همه بالاخره پیدا می کنن.
--
مثلا بعضی ها آخر هفته ها رو می رن تو رستوران کار میکنن. کلا بیشتر بچه ها تو رستوران یا کافه کار می کنن. معمولا ساعتی 8.5 یورو حداقل دستمزدی هست که باید بدن. دیگه شما حساب کنین که چند ساعت باید کار کنین که بشه 300 یورو. اگه بخواین همون مثلا 300 یورو رو دربیارین، همون آخر هفته کار کنین کافیه براتون.
--
چرا. ارشد کلاس داره.

اسمانی دوشنبه 10 مهر 1396 ساعت 17:05

سلام. من حالا تو قطار لایپزیگ هستم، دوستم از فرودگاه برلین، سیم کارت خرید ۲۵ €و سه گیگ حجم داره.ولی داخل فرودگاه و ایستگاه قطار و خود قطار رایگان است.
ممنون از همه راهنمایی ها که کردید. سربلند و سالم باشید

سلام
خواهش می کنم.
خدا رو شکر که به سلامتی اومدین و همه چی خوب پیش رفته. امیدوارم بهتون خوش بگذره سفرتون.

سام یکشنبه 9 مهر 1396 ساعت 22:07

سلام بنظرتون بعد از اینکه اکسپت مقاله بیاد میشه به نشریه ایمیل بزنیم و ادرس و ایمیل نویسنده مسئول رو تغیر بدیم (نشریه isi هست و مقاله هم فقط یه نویسنده داره)

ممنون

سلام
من دیده ام که این کارو کردن. ولی نمی دونم بستگی به ژورنال هم داره یا نه. ممکنه قوانینشون با هم فرق داشته باشه.

سهند یکشنبه 9 مهر 1396 ساعت 21:21

خیلی خیلی خیلی ممنونم!

راستش من با یکی از دوستانی که در حال اقدام بود صحبت کردم و ایشون می‌گفت که مثلا برای 2 سال فوق لیسانس، حدود 130-140 میلیون به نرخ امروز هزینه خواهد داشت... راستش من یکم شوکه شدم چون فکر می‌کردم به غیر از هزینه‌های اولیه مثل وثیقه سربازی و... دیگه فوق فوقش سالی همون 8640 یورو هزینه داشته باشه که به نرخ امروز می‌شه سالی 40 میلیون. شما می‌تونین یه بازه بگین که سالیانه در اون بازه خرج خواهد داشت؟ البته می‌دونم دانشگاه با دانشگاه و رشته با رشته فرق خواهد داشت، ولی فرض من همون تحصیل به زبان آلمانی هست که از همه ارزونتره.

متاسفانه خودم درآمدی ندارم که بخوام از جیب خودم خرج کنم و خانواده‌ام فقط حدودا 300 میلیون در بانک دارن (کلا، نه اختصاص یافته به من، در خانواده 4 نفری) و یه خونه معمولی که توش زندگی می‌کنن. با این واقعیت به نظر شما اصلا من از لحاظ مالی صلاحیت فوق لیسانس خوندن در آلمان رو دارم؟! عاقلانه هست؟! یا از فکرش بیام بیرون... می‌ترسم با این کار خونواده‌ام رو ورشکست کنم!

نمی‌دونم اینم مثل بقیه حرفهایی که زیاد می‌زنن پیازداغ زیاد کردنه یا واقعیت داره... چون همون سالی 8640 یورو هم تامینش کمی سخت خواهد بود. تازه ایشون می‌گفتن 10هزارتا!

ممنون می‌شم مثل همیشه با راهنمایی‌های مهربانانه‌تون این جانب رو از نگرانی بیرون بیاورید!

خواهش می کنم.
ببینین این چیزا خیلی شخصیه. واقعا من نمی تونم بهتون عدد و رقم بگم. شما باید ببینین اون کسی که بهتون گفته چقدر سبک زندگیش به شما شبیهه. من خودم مطمئنم که با همون 8000 تایی که سفارت گفته می تونم زندگی کنم راحت و از زندگیم هم راضی باشم. اما کسایی رو هم می شناسم که واقا 800 900 تا تو ماه خرج می کنن، تازه به نظرشون کم هم دارن خرج می کنن.
ولی کلی بهتون بگم من دانشجوهای خیلی زیادی رو می شناسم که با همین مبلغ 8000 تای سفارت زندگی می کنن. سفارت واقعا عدد معقولی گفته به نظر من.
تازه شما می تونین اینجا تو دوران ارشد - مثل خیلی های دیگه- کار کنین. کلا تو آلمان مثل ایران نیست که تا ابد پدر و مادر خرج بچه ها رو بدن. واسه همین تقریبا همه کار می کنن تو دوران ارشد دیگه. حالا یکی تو دانشگاه کار می کنه، یکی تو رستوران، یکی تو مغازه. کار کردن تو دوران تحصیل اینجا اصلا وجهه ی بدی نداره. اگر اهلش باشین، به نظر من می تونین روی ماهی حدود 300 تا (یه جوری که بهتون فشار نیاد گفتم) هم روی کار دانشجویی حساب کنین و ما بقیش رو از خانواده تون بگیرین.
خیلی ها هم هستن که کلشو با کار دانشجویی درمیارن. ولی خب اون طوری یه کمی ممکنه سختتون بشه. چون ممکنه مجبور باشین یه کمی از تفریحاتتون بزنین یا مثلا از مسافرتاتون. ولی اگه بتونین یه درصدیشو هم از خانواده تون کمک بگیرین، فکر نمی کنم مشکلی باشه.
به نظرم هرجا که عضو هستین که دارن اطلاعات این طوری بهتون میدن، کلا ازش بیاین بیرون! واقعا با واقعیت تطابق نداره این چیزا!!

اسمانی یکشنبه 9 مهر 1396 ساعت 07:24

با سلام و وقت بخیر،
ما فردا به آلمان سفری خواهیم داشت؛
لطفا بفرمائید چگونه میتوانم سیم کارت المانی تهیه کنم؟
۲)سیم اعتباری چند یورو باید پرداخت و روش خرید ان؟
۳)کدام اپراتور بهتر است؟
ممنون لطف می کنید

سلام
من از همه ی اپراتورها خبر ندارم که بخوام راحت مقایسه کنم. مخصوصا که شما هم اعتباری میخواین.
ولی فکر میکنم aldi و lidl که سوپرمارکت هستن سیم کارتاشون برای شما مناسب باشه. اگه از الدی بگیرین alid talk ه اسمش و فکر میکنم از لیدل یه مق ار بهتره. طرح های یه هفته ای اینا هم داره.
معمولا سیم کارت هزینه ای نداره. یعنی مثلا ده یور میدین سیم کارت میخرین. ده یورو هم شارژ داره. فقط دقت کنین که قبلش تو اینترنت سرچکنین که اگه تعرفه ای که میخواستین گرون تر بود شارژ بخرین. چون الدی رو میدونم که باید از خود سوپری میخریدسن شارژو. اینترنتی نمیشد. بشه هم شما حساب ندارین که بخواین انتقال وجه بدین. پس فقط باید حضوری برین.
برای فعال کردنش هم اینترنتیه. فقط اینو حتما بپرسین وقتی میخرین و سرسع هم فعالش کنین چون تو حالت عادی هم گاهی وقتا چند ساعت طول میکشه. مثلا صبح میزنین. عصر فعال میکنن. یه چیز دیگه هم اینکه من جدیدا شنیدم که الان اسکن پاسپورت میخواد و یه کم سخت گیری بیشتری داره و ممکنه طول بکشه. واسه همین میگم وقتی میخرین بپرسین یا حداقل تو اینترنت سرچ کنین.
برای پیدا کردن شعبه های الدی ا لیدل هم راحت برین تو سایت aldi یا ludl تو قسمت filiale ادرس مثلا هتلتونو بدین تا نزدیک ترین شعبه ها رو پیدا کنین.
هزینه های مکالمه ی این سیم کارتا معمولا 9 تا یازده سنته. اما تعرفه هایی دارن که مثلا برای یه ماه منج یورو میدین و الدی به الدی رایگانه (اگه دو نفر هستین و میخواین دو تا سیم بگیرین).
کلا اگه قبلش تو اینترنت دنبال تعرفه هاشون یگردین خیلی بهتره. جون تنوعشون زیادهو باید ببینین خودتون چی به دردتون میخوره. مثلا حجم نت چقدر میخواین. چقدرشو میخولین صحبت کنین. به کجا میخواین زنگ بزنین، ثابت یا موبایل و... .

سهند جمعه 7 مهر 1396 ساعت 20:52

ببخشید در ادامه کامنت قبلی، حتی می‌گن وقت سفارت شده 14 ماه!!

آره، منم تازه شنیده ام!!!

سهند جمعه 7 مهر 1396 ساعت 20:34

سلام دوباره!
طبق معمول ممنون و متشکر از راهنمایی‌های دقیقتون.

راستش می‌دونم که این سوالی که الان می‌خوام بپرسم خیلی مناسب نیست و از این بابت معذرت می‌خوام، ولی یه نگرانی کوچیکی درونم هست وقتی که می‌بینم این روزا چقدر مردم دنبال ادامه تحصیل تو آلمان هستن، از این نگران می‌شم که مثلا 2-3 سال دیگه یا بیشتر (مثلا برای دکترا) اگر من بخوام اقدام کنم از شانس من همه ایالتها پولی بشن و به بن بست بخورم که البته سابقه چنین اتفاقاتی رو در سال‌های قبل داشتم که تا قبل از من همه‌ چیز راحت بوده و به من که رسیده بد شده! در بعضی گروه‌های تلگرامی مربوط به ادامه تحصیل در آلمان، مثل مور و ملخ در حال چت هستن و حتی بعد از 2-3 ماه که به گروه سر نزده بودم، 100 هزار پیام نخونده وجود داشت!
با این حساب چقدر جای نگرانیه؟ اینقدر متقاضی زیاد شده که می‌ترسم بشه مثل قبولی در شریف و یا کنکور تجربی برای پزشکی!!!

تازه بعضیا در گروه می‌گفتن برای فوق لیسانس مکاترونیک در کلاوستهال باید 5 سال سابقه کار مرتبط داشت! چجوری؟ یعنی باید 5 سال بعد از لیسانس وارد فوق لیسانس شد؟ اصلا منظورشون چه کاریه؟ تو ایران که مردمی که می‌خوان کار کنن که پول دربیارن و ازدواج کنن گیر کردن چه برسه به کسی که می‌خواد فقط برای پذیرش کار کنه!

در مورد نظر «ناشر مولف»، منم با شما موافقم.

خیلی ممنونم!

سلام
خواهش می کنم.
اینکه ممکنه سایر ایالت ها پولی بشن، احتمالش هست. الان هم بحثش توی یه ایالت دیگه (نوردراین وست فالن) شروع شده.
اما اینکه عده ی زیادی میان آلمان و بیشتر میشه، فکر نمی کنم لزوما این طوری باشه. مگر اینکه قوانین سخت گیرانه ای برای آمریکا وضع بشه. وگرنه اکثر کسایی که من دیده ام و می شناسم رفتن آمریکا. یعنی کلا تعداد دانشجوهای ایرانی تو آلمان قابل قیاس با آمریکا نیست. تو آمریکا تو هر دانشگاه کوچیک و درپیتی هم چندین دانشجوی ایرانی هستن، اما آلمان این طوری نیست.
دیگه این که اگه بخواین به آلمانی پذیرش بگیرین، خیلی از دانشگاها اصلا محدودیت تعداد ندارن و به اصطلاح NC نیستن. یعنی هر کسی که شرایطشون رو داشته باشه از نظر کمیته، پذیرش می کنن، چه بیست نفر بشن، چه دویست نفر. اما تو رشته های انگلیسی زبون، معمولا رشته ها NC هستن. بنابراین، اگه می خواین شانستونو بیشتر کنین، بهتره به فکر پذیرش آلمانی باشین.
در مورد سابقه کار و اینا که باید این قدر سابقه کار داشته باشین، فقط چیزایی بایدی هستن که توی سایت گروه مربوطه اومده باشه. بقیه اش همه پیازداغیه که ایرانی ها زیادش کردن!
یه مثال براتون می ز نم، زمان ما هیچ کس سابقه کارش رو ترجمه نمی کرد که تحویل بده، سفارت هم نمی خواست. الان هم تا آخرین باری که من چک کردم سایت سفارت رو، تحویل دادن سابقه کار و اینا برای ویزای دانشجویی لازم نیست، یعنی جزو مدارک اصلا نیومده. اما الان همه میدن و یه طوری شده که اونایی که برای مثلا شیش ماهشون نمی تونن گواهی نامه بگیرن به هر دلیلی، کلی استرس می گیرن که وای نکنه ویزام ریجکت بشه!! در حالی که اصلا واقعا این چیزا لازم نیست. من خودم تو رزومه ام دو سه تا جا رو نوشته بودم که کار کردم و برای هیچ کدومش هم مدرکی ارائه ندادم. هیچی هم نشد و ویزامو هم خیلی زود گرفتم.
شما خیلی نگران اون چیزایی که مردم بهش اضافه می کنن نباشین.
یا مثلا یه جوری میگن مصاحبه ی سفارت، آدم فکر می کنه میخوان بمب اتم بشکافن تو مصاحبه!! وقتی می رین ازتون می پرسن چرا می خوای بری؟ فامیل درجه یک داری تو آلمان؟ بعدش می خوای برگردی یا نه؟ خیلی هم (حداقل واسه من که این طوری بود) با مهربونی و عادی می پرسن و اصلا استرس زا نیست. فقط می خوان یه برداشت کلی از شرایط شما و شخص شما داشته باشن و اینکه اثر انگشت بگیرن ازتون و این حرفا. وگرنه چیز خاصی نیست. ریجکتی یا پذیرش ویزای شما بر اساس مدارک شما انجام میشه. اگر همه چیز معقول باشه و مشکلی نداشته باشه، پذیرفته می شین.
ولی الان بچه ها فکر می کنن مصاحبه ی سفارت غولیه واسه خودش! البته ما خودمون هم همین طور بودیم ها! ولی وقتی رفتیم دیدیم اصلا چیز خاصی نبود، ترس نداشت.
شما خیلی نگران نباشین، اگه هنوز فرصت کافی دارین، فقط بشینین آلمانی بخونین و روی معدلتون کار کنین. معدل حرف اولو می زنه برای پذیرش گرفتن. مدرک زبان هم که اگه بخواین به آلمانی اقدام کنین اصلا باید باشه و بحث رقابت نیست توش. تا وقتی نباشه، اصلا مدارکتون بررسی نمیشه. به عبارتی، تعیین کننده ترین عامل برای خود پذیرش که به صورت رقابتی مطرح میشه، همون معدله. حالا بعد از اون سابقه کار "مرتبط" و کارآموزی مرتبط اگه داشتین و کارهای جانبی مرتبط. اما شما اگه مثلا یه معدل بالای 17 داشته باشین، من بعید می دونم جایی رو بخواین و پذیرفته نشین. معدل برای آلمانی ها خیلی مهمه.
بعضی ها هم این تفکر اشتباهو دارن که تو آلمان هم مثل آمریکا بر اساس نمره ی زبان و اینا پذیرش میدن. در حالی که این طور نیست. تو آمریکا اگه شما تافل بالاتری داشته باشین، شانس بیشتری دارین. اما تو آلمان شما همین که مدرک زبان کافی رو داشته باشین کافیه. حرف اصلی رو معدل می زنه و در درجات خیلی بعدتری اون مسئله ی زبان مد نظر قرار می گیره.

ناشر مولف پنج‌شنبه 6 مهر 1396 ساعت 22:12 http://khanehfarda.blogsky.com/

از وبلاگ خوبت ممنونم. ولی به نظر من جوابهات برای «سهند» قانع کننده نبود خیلی. ببین سهند گفته بود که یکی از افراد فامیلش که 30 سال پیش آلمان مهاجرت داشته الآن از شرایط فعلیش راضی نیست. ایران ما هم همین طوره. سی سال پیش ایران دوربینهای مداربسته همسایه ها چندشاخی بالای در هر خانه نبود و اقلا همسایه از همسایه در امان بود. آلمان هم از این جهت با ایران قابل قیاسه. ظرف چند سال اخیر قبل از مهاجرت شما مروه الشروینی رو در یکی از دادگاههای آلمان زنده زنده جلوی چشم قاضی، وکیل و همه حافظان قانون میکشن و این چیز کمی نیست.

خواهش می کنم.
راستش من سعی نمی کنم تو وبلاگم کسی رو قانع کنم. هر کدوم از حرف های من می تونه غلط باشه. بهتره هر کسی خودش از چندین نفر بپرسه. هر کسی یه زاویه ی دیدی داره به دنیا. من فقط نظرمو می گم و دیدگاه خودمو. ممکنه کسی کاملا باهاش مخالف باشه.
بحث راضی بودن از مهاجرت و اینا به نظرم کاملا فردیه. ممکنه دو نفر تو برهه ی زمانی کاملا یکسانی و اصلا با هم بیان و حتی توی یه جا هم مشغول به کار بشن و زندگی تشکیل بدن، یکیشون راضی باشه، یکیشون نباشه.
اون مورد خاص کشتن یه نفر رو هم که فرمودین، راستش من ربطشو به بحث نفهمیدم. به نظر من هیچی قابل تعمیم نیست. یعنی ما نمی تونیم بگیم چون مثلا یه نفر رو به این شکل کشتن، پس همه ی باحجابا تو آلمان زندگیشون بد خواهد بود یا مثلا معنیش اینه که قانون اصلا تو آلمان رعایت نمیشه، یا اصلا امنیت نداره. از این دست اتفاقا تو هر جایی می تونه بیفته. من شخصا فکر می کنم اگر قرار بود به خاطر این مدل خبرهایی که می شنویم، به اون کشور مهاجرت نکنم، احتمالا به هیچ کشوری نمی تونستم مهاجرت کنم.
مثل این میمونه که بگیم تو آمریکا تو دانشگاه فلان طرف هفت تیر کشی کرده و یه عده رو کشته. خب این چیو ثابت می کنه؟ اینکه ما نباید به آمریکا مهاجرت کنیم؟ امنیت نداره؟ جون آدم در خطره همیشه؟
من این طوری فکر نمی کنم. اما شاید کسی دقیقا همین تعمیمی که گفتم رو بده و دوست نداشته باشه بره به اون کشور دقیقا به دلیل همین یه اتفاق. اما خب هر کس یه جور فکر می کنه دیگه.

سهند چهارشنبه 5 مهر 1396 ساعت 16:35

سلام
ممنون از پاسخ‌های عالیتون!
راستی در سایت DAAD قسمتی داره که می‌شه شهریه رو مشخص کرد، یکی از گزینه‌ها tuition fees: none هست، این یعنی اینکه هیچ پولی دانشگاه از من دریافت نخواهد کرد؟!

مثلا اینجا:

https://www.daad.de/deutschland/studienangebote/international-programmes/en/?p=l&q=&degree[]=2&fos=0&fee[]=0&sortBy=1&page=1&display=list

با تشکر.

سلام
1- تمام دانشگاها، بدون هیچ استثنایی، یه هزینه ای دارن تحت عنوان administration fee که همه باید بدن، مستقل از خارجی و آلمانی بودن یا ارشد و دکترا بودن.
2- شهریه یا همون tuition fee جدای از اون مورد بالا هست و الان اکثر دانشگاها ندارن. فعلا فقط دانشگاه های بادن وورتمبرگ ترمی 1500 یورو شهریه گذاشتن برای خارجی ها. یه سری دانشگاها هم هستن که یه سری رشته هاشون پول می گیرن.
3- سایت دااد لزوما به روز نیست. شما هر وقت اون رشته و دانشگاهی که می خواستین رو پیدا کردین، حتما برین تو سایت خود دانشگاه و دقیق چک کنین که شهریه داره یا نه و اگه داره چقدر داره.

مرمری چهارشنبه 5 مهر 1396 ساعت 11:05

سلام . ببخشید شما اونجا محجبه هستین ؟ برخورد بدی باهاتون نداشتن ؟

سلام
1- بله.
2- نه. حداقل تو ظاهر خیلی خیلی کم احتمالش هست که کسی بخواد باهاتون برخورد بدی داشته باشه.

سهند سه‌شنبه 4 مهر 1396 ساعت 00:48

راستی ببخشید شاید سوالم تکراری باشه، ولی به‌طور میانگین کل هزینه ماهیانه برای یک دانشجو در آلمان چقدر خواهد بود؟ 800 یورو؟
ممنون.

سفارت ازتون می خواد برای یه سال 8640 یورو رو نشون بدین که میشه حدود ماهی 650 یورو و عدد معقولی هم هست. اما هستن کسایی که با کمتر از این زندگی می کنن و هستن کسایی که با 800 یورو هم ممکنه کم بیارن.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد